چکیده:
چهار سال پس از کودتای سوم اسفند 1299، رضاشاه پهلوی روابط خارجی ایران را در جهت پیشگیری از مداخلۀ قدرتهای بزرگ تغییر داد. لازم به ذکر است که در سراسر عصر قاجار ایران در معرض نفوذ سیاسی، اقدامات نظامی و بهرهبرداری اقتصادی دو قدرت بزرگ روسیۀ تزاری (و متعاقب آن شوروی) و بریتانیا بود. رضاشاه جهت مقابله با مداخلات خارجی اصلاحاتی را در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به منظور بنیان گذاشتن دولت مُدرن در ایران انجام داد. با این حال و علیرغم سیاستهای نوسازی و توسعۀ مورد نظر رضاشاه، معادلات روابط خارجی ایران همچنان بر اساس رقابتهای میان بریتانیا و شوروی صورت پذیرفت. به عبارت دیگر روابط خارجی ایران در دوران رضاشاه همچون عصر قاجار در جهت موازنه در مقابل بریتانیا و شوروی احیاء شد.
Four years after the 1921 coup, Reza Shah initiated many changes in Iran's foreign relations to prevent great powers intervention. It should be noted that during the Qajar era, Iran was under the political influence, military actions and economic exploitation of Britain and Russia (replaced by Soviet Union). In his campaign against foreign interventions, Reza Shah introduced many social, economic, and political reforms during his reign, ultimately laying the foundation of the modern Iranian state. In spite of modernization and development policies undertaken by Reza Shah, equations of Iran’s foreign relations were mounted on the competitive basis between Britain and Soviet. In other words, as the Qajar era, Iran’ foreign relations during Reza Shah, was restored to counterbalance British and Soviet influence.
خلاصه ماشینی:
با اين حال و علي رغم سياست هاي نوسازي و توسعة مورد نظر رضاشاه ، معادلات روابط خارجي ايران همچنان بر اساس رقابت هاي ميان بريتانيا و شوروي صورت پذيرفت .
در پاسخ به اين پرسش اين فرضيه مطرح مي شود که علي رغم تثبيت جايگاه اتحاد شوروي به جاي روسيه و علي رغم سياست هاي داخلي رضاشاه معادلات پيشين حاکم بر روابط خارجي ايران در عصر قاجار که مبين نوعي الگوي رفتاري موازنه گري ميان دو قدرت بزرگ شوروي و بريتانيا است تجديد شد.
در اين دورٔە تاريخي است که به تدريج مبادي دولت ملي - البته در اطلاق ساخته شده در محافل دانش پژوهانة غربي - در ايران تکوين يافت ؛ اگرچه که به عقيدٔە نويسنده در دورٔە صفويه نوعي دولت دين سالار مستظهر به شاه ايران و علماي شيعه مذهب شکل گرفت و اين روند پس از نزديک به نيم قرن فترت در دورٔە حکومت هاي افشاريه و زنديه ، در دورٔە قاجاريه تداوم يافت و ايران عصر قاجار نخستين مواجهات خود را با جامعة بين المللي - در اطلاق خاص آن در رشتة روابط بين الملل - تجربه کرد.
در واقع در پاسخ به پرسش اين مقاله مي توان چنين عنوان داشت که علي رغم تثبيت جايگاه اتحاد شوروي به جاي روسيه و علي رغم سياست هاي داخلي رضاشاه معادلات پيشين حاکم بر روابط خارجي ايران در عصر قاجار که مبين نوعي الگوي رفتاري موازنه گري ميان دو قدرت بزرگ شوروي و بريتانيا است تجديد شد.