چکیده:
کندوکاو در پیشینة تاریخی بلاغت در زبانهای فارسی و انگلیسی، ما را با برخی همانندیها و تمایزها و در نتیجه طبقهبندی بلاغی آشنا میکند. در این مقاله، میکوشیم به واکاوی تطبیقی یکی از شاخههای اساسی بلاغت در حوزههای زبانی و ادبی در علم «بیان» یعنی «استعاره» و طبقهبندی انواع آن در زبانهای فارسی و انگلیسی بپردازیم تا به این ترتیب به زمینهها و خاستگاههای جهاننگری و زیباشناختی این دو زبان دست یابیم. استعاره از تخییلآمیزترین صناعات مطرح در قلمرو علم بیان است که در بلاغت فارسی و انگلیسی در کنار وجوه تمایز، همانندیهای بسیاری نیز دارند. استعاره در زبان انگلیسی به گستردگی و جزنگری زبان فارسی بحث نشده و کلیتر و در عین حال، دقیقتر و منظمتر بررسی شده است. در زبان بلاغی انگلیسی ذکر هر دو طرف اصلی تشبیه (مشبه و مشبّهبه) که در زبان بلاغی فارسی جز تشبیهات طبقهبندی میشود استعارة صریح خوانده شده است. استعاره در فارسی و انگلیسی دارای طبقهبندیهایی است که میتوان نمونههایی از استعاره را در میان این دو زبان یافت. ضمن آن که در بلاغت انگلیسی گونهای استعاره وجود دارد که در آن هر دو رکن اصلی استعاره حذف میشوند که این نوع در بلاغت فارسی نمونهای ندارد.
Abstract
Contemplation in the history of rhetoric in the Persian and English languages introduces us to some rhetorical similarities and distinctions. In this paper, we try to find a comparative study of one of the main branches of rhetoric in the science of “expression”, that is, “metaphor” .To categorize of its varieties in Persian and English rhetoric, in order to achieve the aesthetic and aesthetic origins of these two languages is another aim of this article. The metaphor is one of the most imaginative tricks in the realm of arithmetic, which has many similarities in terms of distinction between Persian and English languages. Metaphors in Persian and English are similar in terms if features of differentiation. In the English rhetoric, the metaphorical metaphor is considered to be the reference to both the main sides of the simile, which are classified in Persian rhetoric, other than similes. Metaphor in Persian and English classifications can be found in examples of metaphor between these two languages. In addition, there is a kind of metaphor in the English rhetoric in which both main elements of the metaphor are eliminated, which is not exemplified in the Persian rhetoric.
خلاصه ماشینی:
١٢) اين جايگاه متمايز استعاره در شـعر، مـا را بـر آن داشـت کـه بـه بررسـي ايـن مبحـث بـه شــکل دقيــق تــري و جزئيتــر بپــردازيم ؛ بنــابراين در ايــن مقالــه ميکوشــيم بــه واکــاوي استعاره کـه يکـي از مهم تـرين صـناعات مطـرح در قلمـرو علـم بيـان اسـت در زبـان بلـاغي فارسي و Metaphor در زبان بلاغي انگليسي بپردازيم .
پايان نامــه ها: از جملــه پايان نامــه هاي نگاشــته شــده در ايــن زمينــه ميتــوان بــه پايان نامــۀ زهــرا آقازينــالي (١٣٨٥) بــا عنــوان «مقايســۀ صــور خيــال در ادبيــات فارســي و انگليسي» که در آن نويسنده بـه بررسـي تطبيقـي انـواع صـور خيـال «تشـبيه ، اسـتعاره ، مجـاز و کنايــه » در دو زبــان فارســي و انگليســي پرداخته اســت و پايان نامــۀ عــزت اللــه ســپه وند (١٣٩١) بــا عنــوان «بلاغــت تطبيقــي در حــوزة فارســي و انگليســي» اشــاره کــرد کــه در آن دانش هــاي زيباشــناختي (معــاني، بيــان و بــديع ) و صــناعات مطــرح در ايــن علــوم بــه صورت مقايسه اي در دو زبان فارسي و انگليسي مورد بررسي قرار گرفته است .
امـا دربـارة موضـوع مـورد بحـث بايـد بـه مقالـۀ «بررســي اجمــالي صــور خيــال در بلاغــت فارســي و انگليســي» نوشــتۀ آقاحســيني و آقازينــالي (١٣٨٥) اشــاره کــرد کــه در ايــن مقالــه نويســندگان بســيار مختصــر بــه بررســي تطبيقي برخي از مباحث استعاره در زبان هاي فارسي و انگليسي روي آورده اند.
در بنـد سـوم ، عبـارت It Fills with Alabaster Wool کلمـۀ wool بـه عنوان مشــّبه به ذکــر شــده اســت و بــا توجــه بــه قرينــه اي در فعــل Fills ميتــوان دريافــت کــه [snow] بـه عنوان مشـبه سربسـته و تلـويحي بـاقي مانده اسـت کـه ايـن قسـم از اسـتعاره در بلاغت انگليسي معادل استعارة مصرحه در بلاغت فارسي است .