چکیده:
حسابرسی مالیات بر ارزشافزوده به عنوان بخش مرتبط با رسیدگی به پروندههای مالیاتی مودیان و مهمترین بخش در ارتباط با تحقق درآمد مالیاتی دولت در نظام مالیات بر ارزشافزوده امروزه با چالشهایی دست و پنجه نرم میکند که آن را از هدف نهایی یعنی دستیابی به کل درآمد مالیاتی بالقوه بازمیدارند؛ بنابراین این پژوهش با هدف شناسایی، بررسی چالشهای حسابرسی مالیات بر ارزشافزوده سعی در برداشتن گامی جهت برداشتن این چالشها و دستیابی به نظام مالیاتی کارآمدتر دارد. این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر ریسک حسابرسی در سیستم مالیات بر ارزشافزوده و نقش نسبتهای سودآوری مودیان مالیاتی در سیستم حسابرسی مالیاتی مبتنی بر ریسک میپردازد. در این پژوهش برای تعیین نمونه آماری، از روش حذف سیستماتیک استفاده شده است و درنهایت نمونهای شامل 80 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفت. برای آزمون فرضیههای پژوهش، از تحلیل رگرسیون چندگانه غیرخطی به روش لاجیت استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد، از بین عوامل مؤثر مورد بررسی در پژوهش بر ریسک حسابرسی (رسیدگی) مالیاتی مؤدی ارتباط بین ارائه اظهارنامه مالیاتی و دوره رسیدگی معاملات مؤدی با ریسک حسابرسی معکوس است اما ارتباط بین حجم معاملات مؤدی با ریسک حسابرسی مستقیم است و همچنین نتایج بیانگر عدم وجود رابطه بین عضویت شرکت مؤدی در بورس و نسبتهای سودآوری مودیان (بازده سرمایه در گردش، بازده سهام، سود هر سهم) با ریسک حسابرسی مؤدی میباشد
خلاصه ماشینی:
نتايج اين پژوهش نشان داد، از بين عوامل مؤثر مورد بررسي در پژوهش بر ريسک حسابرسي (رسيدگي) مالياتي مؤدي ارتباط بين ارائه اظهارنامه مالياتي و دوره رسيدگي معاملات مؤدي با ريسک حسابرسي معکوس است اما ارتباط بين حجم معاملات مؤدي با ريسک حسابرسي مستقيم است و همچنين نتايج بيانگر عدم وجود رابطه بين عضويت شرکت مؤدي در بورس و نسبت هاي سودآوري موديان (بازده سرمايه در گردش ، بازده سهام ، سود هر سهم ) با ريسک حسابرسي مؤدي مي باشد.
کاهش فشار مالياتي بر بخش توليد و تشويق سرمايه گذاري، جلوگيري از فرار مالياتي و از فعاليت هاي اقتصادي زيرزميني، حذف ماليات هاي مضاعف و مستند شدن معاملات در چرخه توليد، توزيع ، صادرات و واردات کالا به علت شفاف سازي مبادلات اقتصادي، اثر مثبت بر تراز خارجي، جلوگيري در اعمال سليقه هاي شخصي مميزين مالياتي، افزايش نرخ پس انداز نسبت به ديگر ماليات ها حتي در زمان هاي اوليه پس از اجراء امکان کاهش زمان تأخير وصول درآمدها و گسترش پايه مالياتي که مي تواند حتي با نرخ هاي پايين ، درآمد دولت را به طور قابل توجه بالا ببرد و منابع کافي را براي عملکرد ضروري دولت فراهم کند و زمينه هاي کاهش اتکاي بودجه دولت را فراهم کند و زمينه هاي کاهش اتکاي بودجه دولت را به درآمدهاي نفت و گاز فراهم آورد و کارايي نظام ماليات را به عنوان يکي از مهمترين ابزار سياست مالي بالا برده و در بازتوزيع درآمد بين اقشار محروم جامعه به نحو مؤثرتري عمل نمايد؛ اما در اجراي طرح ماليات بر ارزش افزوده به عنوان يک الزام بايد کوشيد تا اثرات نامطلوب آن را بر تورم و نابرابري، توليد، تجارت و ...