چکیده:
«الاهیات سلبی» نظریهای مهم و پرطرفدار در حوزه «زبان دین» در میان الاهیدانان یهودی، مسیحی و مسلمان است. الاهیات سلبی در سه حوزه هستیشناسی، معرفتشناسی و معناشناسی صفات الاهی مطرح است که میان آنها پیوند ناگسستنی برقرار است. افلوطین در حوزه الاهیات مسیحی و قاضی سعید در حوزه الاهیات اسلامی و میان اندیشوران امامیه از جایگاه ویژهای در میان پیروان الاهیات سلبی برخوردارند. نوشتار حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی این دو دیدگاه را تبیین و ارزیابی کرده است. از رهگذر این جستار مشخص میشود که در اندیشه افلوطین، «واحد» فراهستی است و تمام صفات ایجابی مربوط به «هستی»اند؛ بنابراین باید این صفات را از واحد سلب کنیم. قاضی سعید نیز ضمن نقد الاهیات ایجابی زیادت و عینیت، الاهیات سلبی را در پرتو فرهنگ دینی و ادله عقلی توجیه کرده است. الاهیات سلبی در این دو دیدگاه کاستیهایی نیز دارد که نوشتار حاضر آنها را ضمن اشتراکات و افتراقات این دو دیدگاه مطرح میکند.
Negative theology an important and popular view in the field of "language of religion" is among Jewish, Christian and Muslim theologians. Negative theology is discussed in three sections: ontology, epistemology, and semantics of divine attributes there is a close connection between them. Plato in the field of Christian theology and Judge Saeed in the field of Islamic theology and Imami thinkers have a high position among the followers of negative theology. Through this research, it becomes clear that in Plotinus' thought, the "unit" is transcendental, and all positive attributes are related to "existence"; Therefore, in the case of the unit, we must remove these attributes from him. Judge Saeed, while criticizing the positive theology of excess and objectivity, has proved the negative theology in the shadow of religious culture and rational arguments. Negative theology in these two perspectives, in addition to their commonalities and differences, also has shortcomings that the present article addresses.
خلاصه ماشینی:
نوشتار حاضر از میان این سه حوزه، الاهیات سلبی در حوزه هستیشناسی صفات الاهی را کانون بحث قرار داده، اندیشههای افلوطین و قاضی سعید قمی را تبیین و ارزیابی میکند.
در سایه این نظام فلسفی است که افلوطین الاهیات سلبی در حوزه هستیشناسی صفات الاهی را اینگونه موجه میکند که واحد «فراهستی» است و تمام صفات ایجابی مربوط به «هستی»اند؛ بنابراین باید این صفات را از واحد سلب کنیم.
مطابق آنچه گذشت، فلوطین در حوزه صفات ایجابی الاهی ایده الاهیات سلبی را پذیرفته و اتصاف ذات الاهی به اینگونه صفات را انکار کرده است؛ اما در کنار این دیدگاه کلی، در مورد برخی صفات ایجابی، نظیر علم و آگاهی، در آثار فلوطین دو دیدگاه بهظاهر ناسازگار ارائه شده است.
دیدگاه افلوطین در حوزه هستیشناسی صفات الاهی به این صورت قابل جمعبندی است که واحد فراهستی است و به صفات ایجابی متصف نمیشود، اما به صفات سلبی متصف میشود.
پذیرش این مطلب در اندیشه قاضی سعید کاملاً موجه است، اما در نظام فلسفی افلوطین جای تأمل دارد؛ زیرا صفات سلبی، همچون صفات ایجابی، در حوزه هستی مطرحند و چون واحد فراهستی است و تمام صفات، اعم از ایجابی و سلبی، مربوط به «هستی»اند، باید صفات سلبی را نیز از واحد سلب کنیم.
5. نقطه محوری در ایده الاهیات سلبی در حوزه هستیشناسی صفات الاهی در اندیشه افلوطین این است که واحد فراهستی است.
5. نقطه محوری در ایده الاهیات سلبی در حوزه هستیشناسی صفات الاهی در اندیشه افلوطین این است که واحد فراهستی است.