چکیده:
هیچ عصری مانند عصر حاضر خطر انحلال کانون خانوادگی و عوارض سوء ناشی از آن مورد توجه قرار نگرفته است و در هیچ عصری مانند این عصر عملا بشر دچار این خطر و آثار سوء ناشی از آن نبوده است. پیچیدهترین رابطهها، روابطی است که میان زن و شوهر وجود دارد لذا دستیابی به اطلاعاتی در این زمینه بسیار مشکل و در شرایطی هم غیرممکن خواهد بود. پژوهشهای زیادی برای یافتن مهمترین علل موثر بر طلاق، انجام شده اما به نتایج متفاوتی دست یافتهاند. به همین دلیل خلاء ناشی از فقدان روش برای سازماندهی، نمایش، پیوند دادن و سرانجام ادغام پژوهشهای انجام شده کاملا احساس میشود. پژوهش حاضر با هدف ترکیب کمی نتایج (فراتحلیل) پژوهشهای انجام شده در حوزه علل شخصیتی و ارتباطی موثر در طلاق را مورد بررسی قرار داد. 36 مطالعه از طریق جستجوی اینترنتی در بانکهای اطلاعاتی داخلی و جستجوی دستی در پژوهشگاه علوم و فناوری ایران در بین سالهای 1378 تا 1395 انجام شده بودند، شناسایی و اطلاعات مربوط به آنها از طریق نرمافزار جامع فراتحلیل (CMA2) تحلیل شدند. یافتهها: شاخص اندازه اثر ترکیبی r برای متغیرهای شخصیتی در مدل ثابت 042/0 و در مدل تصادفی 08/0 و برای متغیرهای ارتباطی در مدل اثرات ثابت 034/0 و در مدل اثرات تصادفی 057/0 که با توجه به معیار کوهن میزان اندازه اثر، در هردو عامل کم بود؛ اما در بررسی اندازه اثر تفکیکی علل شخصیتی، متغیرهای انجام کارهای خلاف و در علل ارتباطی متغیر عدم توجه و عشق اندازه اثر زیاد و رابطه مثبت با طلاق داشتند. با توجه به ناهمگنی در مطالعات، تحلیل تعدیلکنندهها صورت گرفت.
Background: No epoch like the present era has been considered the danger of dissolution of the family center and its adverse effects, and in no epoch like this era has human beings ever had this danger and its adverse effects. The most complex relationship is the relationship between a husband and wife, so access to information in this area will be extremely difficult and in some circumstances impossible. Much research has been done to find the most important causes of divorce, but they have yielded different results. For this reason, the vacuum caused by the lack of methods for organizing, displaying, linking and ultimately integrating research is felt. Objectives: The present study aimed at combining quantitative results (meta-analysis) with research on the causes of personality and effective communication in divorce. Method: 36 studies were conducted through Internet search in internal databases and hand search in the Iranian Institute of Science and Technology between 1999 and 1395. Identification and information were analyzed through a comprehensive meta-analysis software (CMA2). Results: The combined effect index of r for personality variables in the fixed model is 0.042 and in the randomized model is 0.08 and for the communication variables in the fixed effects model is 0.034 and in the random effects model, 0.057 which according to Cohen’s criterion, the effect size, In both cases, it was low. However, in examining the size of the effect of separation of personality causes, the variables of doing the wrongdoing, and in the causes of the relationship between lack of attention and love, had a large effect and a positive relationship with the divorce. Due to heterogeneity in studies, modulator analysis was carried out.
خلاصه ماشینی:
آنچه جین گلاس ٢ در سال ١٩٧٦ در مقاله ی اثرگذار خود با عنوان «تحلیل اولیه ، ثانوی و فراتحلیل پژوهش » با واژه فراتحلیل 3 وضع کرد، در واقع نتیجه تلاش پژوهشگران و روش شناسان متعهد علوم اجتماعی و رفتاری برای غلبه بر بحران روش شناختی فوق الذکر و ارائه رویکردی جدید در بازنگری بدنه ی دانش موجود و پیشینه ی پژوهشی موضوعات مورد مطالعه بود (قاضی طباطبایی، ١٣٨٩).
خطر جدی در این است که رفته رفته مطالعات پژوهشی در حوزه آسیب های اجتماعی به ویژه طلاق ، پرهزینه و بیفایده تلقی میشود، زیرا علیرغم انجام مطالعات زیاد نمیتوان میزان اثر هر یک از عوامل بررسی شده در پژوهش ها را بررسی کرد.
در حقیقت ضرورت انجام پژوهش فراتحلیل عوامل مؤثر بر طلاق در تعیین اندازه اثر متغیرهای شخصیتی و ارتباطی مؤثر بر طلاق ، تشخیص متغیرهای تعدیل کننده فردی و روش شناختی تأثیرگذار در این رابطه و تشخیص حوزه های پژوهش مسئله دار و همچنین حوزه تحقیقاتی که پژوهش های گذشته به آن نپرداخته اند، کمک میکند.
(59 :1381 در رابطه با اندازه اثر بالای فرزند پروری و تفاوت و اختلاف در تربیت فرزندان و آینده آنان با توجه به نتایج پژوهش های بررسی شده میتوان اشاره کرد که عدم وجود فرزند و یا فرزندان کمتر که در خانواده هسته ای حال حاضر متداول است ، موجب میشود زن و مرد نگرش سهل گیرانه تری نسبت به انفصال رابطه زناشویی داشته باشند (سگالن ، ١٩٩٢: ١٨٣).
در رابطه با اندازه اثر منفی و بالای رضایت جنسی و عاطفی با توجه به نتایج پژوهش های بررسی شده میتوان گفت که میل جنسی راهی برای درک عشق است .