چکیده:
سدهای مخزنی زمینه جابجایی بیش از 80 میلیون نفر از محل زندگی خود شده است. مطابق نتایج بررسی حاضر، در ایران نیز بیش از 2 میلیون نفر جمعیت تحت تأثیر احداث سدها قرار گرفتهاند. هدف این پژوهش بررسی آثار و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی تحت تأثیر مدیریت آزادسازی مخازن سدها، نقد این سیاستها و شناسایی عوامل علی، زمینهای، مداخله گر، راهبردی و پیامدهای آن بوده است. روش پژوهش کیفی و از تکنیک نظریه زمینهای استفاده شده است. شرکتکنندگان این پژوهش 47 نفر از مطلعین و خبرگان محلی بودند که با پرسشنامه نیمه ساختمند مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیهوتحلیل با سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در دستور کار قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبهها 391 مفهوم کلی، 118 مقوله فرعی، 21 مقوله اصلی و 2 مقوله مرکزی را نشان میدهد. یافتههای پژوهش بر اساس مدل پارادیمی، پایداری نسبی حوزه اجتماعی و فرهنگی را در سیاست جابجایی و اسکان مجدد و ازهمگسیختگی ساختار اجتماعی و بافت فرهنگی را در سیاست جبران نقدی خسارت نشان میدهد. نتایج حاصل از پژوهش بهضرورت تغییر رویکرد، اصلاح لوایح قانونی، متولی حوزه اجتماعی و پایش تأثیرات اجتماعی طرحها منتهی شده است.
The implementation of reservoir dams has caused the displacement of more than 80 million people. According to the present study, more than 2 million people have been affected by the construction of dams in Iran. The present study aims at investigating into the socio-cultural impacts and consequences of two methods of managing the release of dam reservoirs. Criticizing these two policies and consequences and identifying the causal, contextual, intervening, strategic occur. The research method is qualitative and the Grounded Theory is used. The study participants were 47 informants and local experts who were interviewed with a semi-structured questionnaire. The data were analyzed based on three methods of open, axial and selective coding. The results of the interview analysis included 391 general concepts, 118 subcategories, 21 main categories and 2 central categories. The research findings based on the paradigmatic model show the relative stability of social, cultural domains in relocation, resettlement policy, the disruption of social structure and cultural context in cash compensation policy. The results of the present study can be considered in terms of the necessity of changing the approaches, determining the social sphere and the need to monitor and evaluate the social impacts of the projects.
خلاصه ماشینی:
(٢٠٠٧ ,Kadivar) کشور ايران نيز به دليل ايجاد سدهاي متعدد مشتمل بر ٣٤٩ سد در حال بهره برداري، ١٤٠ سد اجرايي و ٤٨٠ سد مطالعاتي در سطح کشور (٢٠١٩ ,Iran Water Resources Management Company) و تحت تأثير قرار گرفتن بيش از ٢ ميليون نفر جمعيت (٢٠١٩ ,Nourisani)، از آثار و پيامدهاي منفي مستثني نبوده و در بيشتر سدهاي در دست مطالعه يا اجرايي موضوع جابه جايي و اسکان مجدد سکونتگاه هاي انساني محدوده مخازن و به تبع آن پيامدهاي منفي اجتماعي- اقتصادي و فرهنگي آن موضوعيت داشته است (٢٠١٠ ,Rahmati) از بين رفتن نظام توليدي، منابع درآمد و معيشت مرتبط با فعاليت هاي کشاورزي، عدم آموزش و توانمندسازي اجتماع محلي جهت زندگي در جامعه شهري، تعلقات فرهنگي و سرزميني ، هويت فرهنگي، آثار باستاني و ميراث تاريخي، دانش بومي، کاهش سطح عمومي بهداشت ، ايجاد گسست در نظام خويشاوندي و شبکه هاي غيررسمي اجتماعي، انزوا و احساس بي هويتي، تبديل جامعه توليدکننده به مصرف کننده ، تشديد مهاجرت اجباري روستا- شهري، حاشيه نشيني، بروز آسيب هاي متعدد اجتماعي (اعتياد، طلاق ، جرم ، خشونت ، تکدي گري، روسپيگري) و...
انطباق برخي نتايج و يافته هاي مطالعات اجتماعي و جابجايي و اسکان مجدد در خصوص پيش بيني تأثيرات اجتماعي و فرهنگي طرح هايي از جمله ليلان چاي، خراجو چاي (٢٠٠٧ ,Nourisani)، گتوند (٢٠١٠ ,Rahmati)، کارون ٣، کارون ٤( Research Training ٢٠٠٣ ,Center of Tehran University)، سيمره ، سازبن ، خرسان ٢، تنگ معشوره (٢٠١٣ ,Nourisani)، خداآفرين ، گيوي، سردشت (٢٠١١ ,Nourisani)، داريان ، البرز نمايان و مشهود است .