چکیده:
لزوم مشارکت مردم در تمام فعالیتهای اجتماعی و سیاسی امروز در همه جوامع پذیرفته شده و روز به روز
بر اهمیت آن افزوده میشود در این پژوهش به بررسی راهکارهای ارتقای مشارکت شرکت مردم که در
روند سیاسی موانع و محدودیتهای آن پرداخته میشود.
موقعیت اجتماعی، ویژگیهای شخصی، رضایتمندی اجتماعی، میزان مشارکت سیاسی شهروندان عوامل
بسیاری مانند ارتقا در سطح اطلاعات مردم وجود احزاب مختلف در میدان رقابتهای سیاسی وجود
فرهنگ مشارکت دینداری محیط سیاسی و زمینه سازی آنها موثر میباشد و عمده رسانهها و پایگاه اجتماعی
اعتماد عمومی به قدرت حاکم عدالت اجتماعی و اقتصادی در حاکمیت فرهنگ و همیاری در جامعه از
زمانی که فرهنگ همیاری رضایتمندی سیاسی مشارکت آگاهی و ارتقا در جامعه وجود نداشته باشد تامین
مشارکت مردم امکان پذیر نخواهد بود.
خلاصه ماشینی:
واژه هاي کليدي: مشارکت عمومي، سياسي، محدوديت، راهکار مقدمه در تعريف مشارکت سياسي نظريهپردازان اين حوزه تعريف هاي مختلفي دارند اما اکثر بر مولفههايي در تعريف مشارکت تاکيد ميکنند فعاليتهاي ارادي مشارکت در امور محله شهر و روستا فعاليت مستقيم و غيرمستقيم عضويت ساده در انجمن هاي محلي خيريه شغلي و فعاليتها در اين سازمان سنجش شدن در تصميم گيريها در شدن فرد در سطوح مختلف فعاليت در نظام سياسي داشتن مقام رسمي سياسي اجتماعي تلاش سازمان يافته شهروندان تاثير بر هدايت سياسي جامعه مشارکت فرآيندي است که در برگيرنده انواع کنش هاي فردي و گروهي به منظور دخالت در تعيين سرنوشت در واقع خود و جامعه و تاثير گذاشتن بر تصميم گيريها در باره امور عمومي است .
مشارکت سياسي دايرهالمعارف بين المللي علوم اجتماعي مشارکت سياسي را اينگونه تعريف ميکند مشارکت سياسي فعاليت جامعه در انتخاب رهبران و شرکت مستقيم و غيرمستقيم در سياستگذاري عمومي است اين داوطلباني اعضا به عنوان دست داشتن مردم در بسياري از فعاليتها و ايجاد و اجراي سياستهاي شامل تعيين سطوح خدمات تعيين مشارکت و بودجهاي پذيرش پروژههاي ساختاري و حمايت و تشويق انسجام جامعه تعريف ميشود اولويتهاي ديگر از مشارکت سياسي ساموئل هانتينگتن و جان نلسون تعريفي از مشارکت سياسي را ارائه ميدهد که به شرح در تعريف مشارکت سياسي شامل کوشش هاي شهروندان غيردولتي براي تاثيرگذاري بر سياستهاي عمومي است .
پايگاههاي اجتماعي و وجود احزاب يکي از راهکارهاي توسعه مشارکت مردم وجود احزاب اسلامي است که نيروهاي مردمي را در گسترش مشارکت ايشان در مسائل سياسي جهتدهي و نظاممند مينمايد زيرا حکومت در شکل امروزي آن به دليل پيچيدگي فراوان طبعا مستلزم اين است که تنوع و علايق منابع فکري اجتماعي و اقتصادي در جامعه حفظ شود و مردم بتوانند به صورت فردي يا جمعي خواستههاي خود را بيان کنند و وسايل براي بيان خاص وجود داشته باشد.