چکیده:
در این مطالعه به بررسی اثر وضع مالیات سبز در قالب سناریوهای مختلف (پایه، 5%، 10% و 20%) بر مصرف انرژیهای فسیلی (نفتگاز، بنزین و گاز طبیعی)، انتشار گازهای گلخانهای و رفاه اجتماعی در ایران با استفاده از مدل تعادل عمومی محاسبه-پذیر پویای بازگشتی (RDCGE) پرداخته شد. کالیبراسیون مدل با بکارگیری ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 و سناریوی پایه (0% اعمال مالیات سبز بر انرژیهای فسیلی) صورت پذیرفت. دادههای مربوط به برآورد مدل تحقیق به صورت فصلی برای دوره 95-1387 از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، مرکز آمار ایران و وزارت نیرو گردآوری شد. همچنین، جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار Matlab استفاده شد. نتایج نشان داد که همراه با افزایش نرخ وضع مالیات سبز، اگر یک شوک مثبت به اندازه یک انحراف معیار (1%) بر تولیدناخالص داخلی وارد شود، از روند افزایش مصرف نفتگاز، گاز طبیعی و بنزین کاسته می-شود. همچنین، با اعمال 0% و 5% مالیات سبز، مصرف انرژیهای فسیلی مورد بررسی کارایی نداشته، با اعمال 10% مالیات سبز، مصرف گاز طبیعی و بنزین کارایی داشته، لیکن مصرف نفتگاز کارایی ندارد. با اعمال 20% مالیات سبز، مصرف انرژیهای فسیلی مورد بررسی کارایی خواهد داشت. همچنین، همراه با افزایش نرخ وضع مالیات سبز، اگر یک شوک مثبت به اندازه یک انحراف معیار (1%) بر تولیدناخالص داخلی وارد شود، از روند افزایش انتشار گازهای آلاینده کاسته میشود و به منظور کاهش انتشار گازهای آلاینده در فرآیند رشد اقتصادی، میبایست نرخ مالیات سبز بیش از 10% اعمال شود. در نهایت، همراه با افزایش نرخ وضع مالیات سبز از 0% به 5%، 10% و 20% اگر یک شوک مثبت به اندازه یک انحراف معیار (1%) بر تولیدناخالص داخلی وارد شود، رفاه اجتماعی به ترتیب، کمتر از 1%، بیش از 1% و مجدداً کمتر از 1% افزایش مییابد. لذا در میان سناریوهای مورد بررسی، وضع 10% مالیات سبز، بهترین سناریو جهت افزایش رفاه اجتماعی میباشد.
In this study the effects levying various green taxes (base, 5%, 10% and 20%) on Iran’s fossil energy consumption (oil gas (OG), natural gas (NG) and gasoline (GA)), pollutant gas emission and social welfare was studied using a Recursive Dynamic Computable General Equilibrium (RDCGE) model. In order to RDCGE calibration, the Iran’s social accounting matrix (SAM)) and base scenario was used. Required data was gathered from central bank of Iran (CBI), Iran’s statistic center and ministry of energy during 2008-2016 seasonality. Also, data analyzing Matlab software was applied. Results indicate that in while increasing green tax, a positive shock of economic growth (1%), reduces the increasing trend of GO, NG and GA. Also, levying 0% and 5% green tax couldn’t make the consumption of mentioned energies efficient, levyeing 10% green tax makes the consumption of NG and GA efficient and levying 20% green tax makes the consumption of mentioned energies efficient. In addition, while increasing green tax, a positive shock of economic growth (1%), reduces the increasing trend of gas pullotants emission and in orther to decreasing gas pollutants emission during economic growth, 10% green tax should be levy. Finally, while increasing green tax from 0% to 5%, 10% and 20%, a positive shock of economic growth (1%), increases the social welfare, less than 1%, more than 1% and less than 1%, respectively. Therefore, between studied scenarios, levying 10% green tax is the best for increasing social welfare.