چکیده:
خداباوری در غالب انسانها بر اساس فطرت و عقل و آموزههای ادیان الهی، همواره بوده است. عدهای با این باور که اعتقاد به خدا ریشه در ترس، جهل و یا وهم داشته، راه الحاد را در پیش گرفتهاند. در این میان ریچارد داوکینز زیستشناس معاصر، اعتقاد به وجود خدا و امر ماورای طبیعت را یک پندار و توهّم میداند. پرسش اساسی پژوهش حاضر این است که اصولا چه عواملی موجب سوق داوکینز به این رویکرد شده است و از نظر حدیثی چه نقدی بر آن وارد است؟ با وجود دلایل و شواهد عقلی و نقلی، چگونه اصل وجود خدا، یک پندار تلقی میشود؟ ادعای تبیینناپذیری خدا، ادعای فقدان شواهد کافی بر وجود خدا و پندار شرور و کاستی در جهان، از جمله عوامل گرایش وی به این مسأله است که در این پژوهش با توجه به دلایل و شواهد عقلی و نقلی و با روش تحلیلی انتقادی در پردازش دادهها، مشخص میگردد که هیچ یک از این ادعاها نمیتواند موجب الحاد شود. بر اساس متون حدیثی، خدا از آن جهت اثبات میشود که فاقد تبیین تجربی و شواهد حسی است. بررسی و نقد ادعاهای داوکینز در کتاب «پندار خدا» و بر اساس آیات قرآن بویژه روایات معصومان از نویافتههای این پژوهش میباشد.
خلاصه ماشینی:
به باور داوکینز، پیچیده و تبیینناپذیر بودن خدا، فقدان شواهد کافی بر وجود او و همچنین وجود شرور و کاستی در نظام هستی، از جمله انگیزههایی است که موجب ردّ و نفی خدا و نظریه آفرینش میشود.
2 هر چند در مباحث فلسفی و کلامی، برخی انگیزههای الحاد، تحت عناوینی نظیر بساطت ذات، براهین اثبات خدا و عدل الهی، بررسی، تحلیل و نقد شده است، 3 اما با توجه به بررسیهای انجام شده، این مسأله در مورد داوکینز، به گونه شایسته و بایسته مورد توجه قرار نگرفته است.
1. عوامل انکار خدا از منظر داوکینز عوامل مختلفی در شکلگیری الحاد و خداناباوری داوکینز نقش داشتهاند؛ اما آنچه وی در آثار خود، به ویژه کتاب پندار خدا به عنوان شبهه علمی مطرح کرده و به واسطه آنها نظریه آفرینش را به چالش کشانده و خدا را انکار کرده است، بیشتر در سه محور است و به سه ساحت ذات، صفات و افعال الهی بازگشت دارد که به بررسی و نقد آنها میپردازیم.
به عبارت دیگر، شواهد داوکینز برای اثبات نظریه تکامل در صورتی که هیچ موجودی در نظام عالم نباشد تا مورد تجربه و سنجش علمی قرار گیرد، کاملاً عقیم و باطل است؛ در حالی که خداوند خودِ واقعیت و هستی است و خود بر وجودش گواه و شاهد پندار خدا، ص88.
2 آنچه موجب نفی خدا توسط داوکینز شده است، در واقع ادعای فقدان شواهد کافی نیست، بلکه ادعای فقدان شواهد حسی و تجربی است و این در حالی است که فرامادی و فراحسی بودن خدا، دلیل و شاهدی قاطع بر وجود خدا و تصدیق اوست.