چکیده:
هدف: علیرغم اهمیت موضوع تجدید ارزیابی داراییهای شرکتهای بورسی در سالهای اخیر، شواهد تجربی بسیار ناچیزی در ارتباط با محرکها و پیامدهای آن وجود دارد. بنابراین، هدف این تحقیق بررسی نقش تجدید ارزیابی داراییها بر مدیریت سود میباشد. روش: بهمنظور نیل به این هدف، 1147 سال - شرکت در طی دوره زمانی 1396-1386 با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه مورد آزمون قرار گرفت. همچنین، برای اندازهگیری مدیریت سود از سه مدل رایج، استفاده شده است. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین تجدید ارزیابی داراییها و مدیریت سود رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین یافتههای پژوهش نشان میدهد که رابطه بین مدیریت سود و تجدید ارزیابی زمانی قویتر است که تجدید ارزیابی از محل داراییهای استهلاک ناپذیر است. نتیجهگیری: در راستای فرضیه رفتار فرصتطلبانه، مدیریت واحد تجاری به دلیل پیامدهای ناخواسته تجدید ارزیابی داراییها بر سود عملیاتی و کاهش سود هر سهم به دلیل افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی، انگیزه لازم برای مدیریت سود افزاینده را خواهد داشت. همچنین، پس از تجدید ارزیابی داراییها (بدون ورود منابع مالی جدید به شرکت)، تنها به دلیل تغییرات در اعداد و ارقام اقلام صورتهای مالی، سطح اهمیت حسابرسی، افزایش مییابد. لذا، با اخلال در محاسبه سطح اهمیت، ممکن است سطح مدیریت سود در صورتهای مالی شرکتها پس از تجدید ارزیابی افزایش یابد. دانشافزایی: این پژوهش بر اساس فرضیه رفتار فرصتطلبانه مدیریت و مفهوم سطح اهمیت، به تفسیر و توضیح رابطه بین تجدید ارزیابی داراییها و مدیریت سود پرداخته که در نوع خود بیبدیل هست. پژوهش حاضر میتواند دستاوردهای قابلملاحظهای را به همراه داشته باشد. بهعنوانمثال، یافتههای این تحقیق پیشنهاد میکند که پژوهشگران تجدید ارزیابی داراییها را در مدلهای رگرسیونی خود کنترل کنند تا متغیر جمع داراییها، اختلالی در پژوهش آنها ایجاد نکند.
Purpose: Despite the importance of the issue of asset revaluation by listed firms in Tehran Stock Exchange (TSE) in recent years, there is little empirical evidence regarding its drivers and consequences. Hence, the purpose of this study is to investigate the impact of asset revaluation on earnings management. Methods: To examine this issue, 1147 firm - year observations from 2007 to 2017 were tested using multiple regression models. Furthermore, to measure earnings management, three common models with high detection power have been used. Results: The findings illustrated that there is a direct relationship between asset revaluation and earnings management. The research findings also show that the relationship between earnings management and asset revaluation is stronger when revaluation is using non-depreciable assets. Conclusion: In line with the hypothesis of opportunistic behavior, managers are more likely to have the necessary incentives to engage in up-ward earnings management due to the unintended consequences of assets’ revaluation on operating profit and decrease in earnings per share due to capital increase from revaluation surplus. Following asset revaluation, just because of changes in accounting numbers (without changes in assets’ economic value), the materiality calculated by auditor increases. Thus, by disrupting in calculation of the materiality, earnings management level in firms is likely to be increased after asset revaluation. Contribution: The present study using opportunistic behavior hypothesis and materiality concept explains and interprets the relation between asset revaluation and earnings management which seems to be a novel idea. It is expected that this study has significant achievements. For instance, findings of this study suggest that researchers should capture the effect of asset revaluation in their regression models in an effort to prevent potential misleading inferences from their results in the case of controlling client firm size based on total assets in their regression models.
خلاصه ماشینی:
فصلنامه علمي دانش حسابداري مالي، دوره ٧- شماره (٢) ، پياپي ٢٥، تابستان ١٣٩٩ در ايران ، تا پايان سال ١٣٨٩ هيچ شرکتي تمايل به تجديد ارزيابي نداشت ، چرا که با توجه به مصوبه ماده ٦٢ قانون برنامه سوم توسعه چنين وانمود شده بود که مازاد تجديد ارزيابي، درآمد مشمول ماليات است .
در اين راستا آماره هاي توصيفي ارائه شده توسط محمدرضائي و فرجي فصلنامه علمي دانش حسابداري مالي، دوره ٧- شماره (٢) ، پياپي ٢٥، تابستان ١٣٩٩ (١٣٩٨؛ ٩٣) نشان مي دهد که ميانگين تجديد ارائه صورت هاي مالي براي شرکت هاي بورسي حدود ٧٠ درصد است .
آن ها به مطالعه دلايل تجديد ارزيابي داراييها از منظر استهلاک سرمايه در مقايسه با ساير علل مرتبط با قراردادهاي پرهزينه مشخص شده در پژوهش هاي قبلي فصلنامه علمي دانش حسابداري مالي، دوره ٧- شماره (٢) ، پياپي ٢٥، تابستان ١٣٩٩ پرداخته اند.
نتايج آن ها نشان داد که تجديد فصلنامه علمي دانش حسابداري مالي، دوره ٧- شماره (٢) ، پياپي ٢٥، تابستان ١٣٩٩ ارزيابي داراييهاي غير جاري منجر به افزايش مديريت سود ميشود.
يافته هاي پژوهش نشان ميدهد تجديد ارزيابي داراييها منجر به افزايش هزينه هاي حسابرسي در فصلنامه علمي دانش حسابداري مالي، دوره ٧- شماره (٢) ، پياپي ٢٥، تابستان ١٣٩٩ شرکت هاي مورد مطالعه شده است .
مطابق يافته هاي اصلي پژوهش ، نتايج ارائه شده در جدول (٤) نشان ميدهد مديريت سود در شرکت هايي که تجديد ارزيابي کرده اند، در دوره پس از تجديد ارزيابي نسبت به دوره قبل از آن افزايش يافته است .
يافته هاي اين پژوهش نشان ميدهد که تجديد ارزيابي داراييها رابطه مثبت و معناداري با مديريت سود دارد.