چکیده:
اخبار آحاد حجم گستردهای از میراث حدیثی مسلمانان را تشکیل میدهند. چگونگی اعتبارسنجی آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. این اخبار به لحاظ موضوعی به دو دسته فقهی و غیر فقهی قابل تقسیم هستند که در اعتبارسنجی آنها نیز دو رویکرد متفاوت اصولی و معرفتشناختی مطرح شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی ابتدا به تبیین این دو رویکرد و تشریح معنای اعتبار و ملاک آن از منظر هر یک از آنها پرداخته و سپس با لحاظ ملاکهای مذکور و با هدف دستیابی به دیدگاه روایی در مسئله اعتبارسنجی اخبار آحاد، روایات معصومانb را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه دست یافته که ملاک اعتبارسنجی مورد اشاره در روایات برای هر دو دسته اخبار فقهی و غیر فقهی، «موافقت با آموزههای قرآن و سنت» است. راستآزمایی نشان میدهد ملاک مزبور در هر دو رویکردِ اصولی و معرفتشناختی، دارای اعتبار بوده و نزد بسیاری از دانشمندان،مبنای اعتبارسنجی روایات قرار گرفته است. این ملاک نسبت به بررسی سندی، مقدم بوده و از آن کفایت میکند.
خلاصه ماشینی:
بهعنوان نمونه روایاتی که پیرامون مراحل رشد انسان و ویژگیهای هر دوره میباشند (کلینی، الکافی، 1407: 6/47؛ طبرسی، مكارم الأخلاق، 1370: 222) در نگاه اولیه تکلیفی نبوده و صرفاً واقعیت خارجی را حکایت میکنند؛ لذا میبایست اعتبار آنها با رویکرد معرفتشناختی ارزیابی گردد؛ اما مضمون این روایات اگر به دین نسبت داده شود، از آنجا که اعتقاد، فعلِ قلب است، این روایات در حوزۀ عملِ مکلّف وارد شده و لذا باید با رویکرد اصولی نیز مورد ارزیابی قرار گیرد (خویی، مصباح الأصول، 1422: 1/277-278).
4. ملاک پذیرش خبر واحد طبق روایت صحیح السندی که مرحوم کلینی از راویان امامی و ثقه در الکافی نقل میکند و علامه مجلسی نیز آن را معتبر میشمارد (مجلسی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، 1404:4/312) پیامبر اکرم( پس از بیان آنکه حدیث آل محمد( دشوار و مشکل (صعب و مستصعب) است، ملاک پذیرش روایات را برای اصحابشان بهعنوان یک قاعده کلی، «اقبال قلبی به مضمون حدیث» توأم با «سازگاریابی آن با آموزههای دین» بیان میکنند و در صورت عدم حصول این ملاک، اصحابشان را از انکار روایت برحذر داشته و توصیه به ارجاع علم آن به آل محمد( میکنند.
ثالثاً، ادله قرآنی و روایی که اصولیان در بیان حجیت خبر واحد ذکر کردهاند و از آنها حجیت بررسی سندی نیز بهعنوان روش اعتبارسنجی احادیث قابل استفاده است به چند دسته قابل تقسیم هستند: الف) آیات قرآن که عبارتند از: آیه نبأ، آیه نفر، آیه سؤال، آیه کتمان و آیه إذن؛ ب) روایاتی که در مورد اخبار متعارض وارد شده است؛ ج) روایاتی که دلالت بر ارجاع برخی از راویان به برخی از اصحاب ائمه: دارد؛ د) روایاتی که دلالت بر وجوب رجوع به راویان و علما دارد؛ هـ) روایاتی که ظاهرشان دلالت بر جواز عمل به خبر واحد دارد (انصاری، فرائد الاُصول، 1416: 1/116-144؛ مظفر، اصول الفقه، 1368: 74-76).