چکیده:
کرامت انسانی بر دو گونه است: کرامت ذاتی، یعنی خدا انسان را به گونهای آفرید که از دیگر موجودات ممتاز و برتر است؛ و کرامت اکتسابی، یعنی انسان میتواند با استمداد از تقوا از کرامت اخلاقی و ارزشی بهره ببرد. یکی از شاخصهای متون مقدس اصیل حفظ کرامت انسانی است. نشانه تحریف متون مقدس عبور از خصیصه کرامت انسانی است. نوشتار حاضر بر این اندیشه پای میفشرد که قرآن کریم در آیاتش بر کرامت ذاتی و اکتسابی انسان تأکید دارد، اما عهدین کرامت انسانی را به گونهای میانگارند که رو به انسانمحوری نهادهاند و به جای اثبات کرامت انسانی در جهت نفی آن یا اثبات برتری نژاد انسانی گام برداشتهاند.
Man’s dignity is of two kinds; innate dignity, i.e. God has created Man in a way which distinct from and superior to other creatures, and acquired dignity, i.e. Man can attain moral and value-based dignity through pious acts. Man’s dignity has been a standard in all original Holy Scriptures in a way that violation of this standard is an indication of the distortion in the holy texts. The current study has concluded that Quranic verses have underscored the acquired and innate dignity of man while the bible has offered a humanist description for dignity and, in return for submitting proofs for human dignity, has either denied it or substantiated ethnic superiority of man.
خلاصه ماشینی:
تطبيق کرامت ذاتي و اکتسابي انسان در قرآن و عهدين محمود پاکيزه * چکيده کرامت انساني بر دو گونه است : کرامت ذاتي، يعني خدا انسان را به گونه اي آفريد که از ديگر موجودات ممتاز و برتر است ؛ و کرامت اکتسابي، يعني انسان ميتواند با استمداد از تقوا از کرامت اخلاقي و ارزشي بهره ببرد.
در واقع و به بياني ديگر، سخن اين نوشتار مقايسه اي بين کرامت انساني در فرهنگ اسلامي (که در قرآن ريشه دارد) با نگاه انسان محورانه غربي است که در عهدين ريشه دارد، بر همان منوال که مقاله «بررسي تطبيقي کرامت انساني از منظر سيره رضوي و مباني اومانيسم » (اصفهاني و يوسفي، ١٣٩٣: ١٧٩-٢٠٥) نگاشته شده است .
به نظر ميرسد اين کرامت بخشي خدا که در عهدين آمده است راه را براي کسب کرامت انساني بسته است ، چنان که آن گنهکاري حضرت آدم راه را بر کرامت ذاتي انسان بسته بود.
به تعبيري ديگر، تأکيد اين نوشتار بر اين سخن است که اگر در عهدين آمده است : «کسي که خون انسان را بريزد بايد خونش ريخته شود، زيرا خدا انسان را به صورت خودش آفريده است » (سفر پيدايش ، ٩: ٦)، نميتوان کرامت انسان را نتيجه گرفت ، چنان که برخي پنداشته اند (حسين زاده اصل و علمي، ١٣٩٥: ١٦)، بلکه اين گونه آموزه هاي عهدين بر مبناي انسان محوري تکيه زده است .
خلقت انسان به صورت خدا در قرآن و عهدين از جلوه هاي کرامت ذاتي انسان است ، با اين تفاوت که شباهت انسان به صورت چنين خدايي جز ترجمان توانايي انسان بر رفتارهاي خداگونه در حيطه انساني خويش نيست .