چکیده:
سیستم اطلاعات حسابداری میتواند نقش بسزایی در کمک به حفاظت از محیط زیست از سوی شرکتهای تولیدی آلاینده بر عهده گیرد. اینکه مخارج مصرف شده برای محیط زیست از سوی شرکت چگونه در حسابها منعکس شود یا نحوه افشای آنها چگونه باشد، مسائلی هستند که حسابداری میتواند با پرداختن به آنها، اطلاعات مناسبی به مدیریت ارائه نماید. با این وجود علیرغم نقش مهم حسابداری زیستمحیطی، تاکنون شاخص جامعی برای آن ارائه نشده است؛ از اینرو هدف اصلی این پژوهش ارائه الگویی جامع از اهمیت نسبی شاخصهای حسابداری زیستمحیطی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق آمیخته در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، اعضای هیئت علمی دانشگاهها و در بخش کمی 194 نفر از مدیران، کارشناسان و افراد مطلع در حوزه حسابداری زیستمحیطی است. برای تجزیه و تحلیل دادههای کیفی از روش نظریه داده بنیاد و در بخش کمی از معادلات ساختاری استفاده شده است. یافتههای بخش کیفی نشان داد که شش مقوله اصلی تعهد مدیریت ارشد، استراتژی، عدم قطعیت، مشروعیت اجتماعی، نظارت و کنترل محیطی و سیستم اطلاعات حسابداری به عنوان ابعاد مدل شناسایی شدهاند. در نهایت در بخش کمی نتایج مدل ضریب تاثیر عامل های تغییر بر پیامدها نشان دهنده تایید روابط بود و از نتایج شاخص نیکویی برازش، مقدار شاخص برازش برابر 943/ 0 شد که نشان از برازش و مطلوبیت قوی مدل است.
The accounting information system can play a significant role in helping to protect the environment from polluting manufacturing companies. How the company's spending on the environment is reflected in the accounts or how they are disclosed are issues that accounting can address to the management by providing them with appropriate information. However, despite the important role of environmental accounting, no comprehensive index has been provided so far; Therefore, the main purpose of this study is to provide a comprehensive model of the relative importance of environmental accounting indicators. The present study was performed using mixed research method in both qualitative and quantitative sections. The statistical population of the research is in the qualitative part, the faculty members of the universities and in the quantitative part, 194 people are managers, experts and knowledgeable people in the field of environmental accounting. For the analysis of qualitative data, the method of the data theory of the foundation has been used and in a small part, structural equations have been used. The findings of the qualitative section showed that the six main categories of senior management commitment, strategy, uncertainty, social legitimacy, environmental monitoring and control and accounting information system have been identified as dimensions of the model. Finally, in the quantitative part of the model, the effect coefficient of change factors on the results showed the confirmation of the relationship and from the results of the fitness index, the value of fitness index was 0.943, which indicates the fit and strong utility of model.
خلاصه ماشینی:
به بیانی دیگر، فعالیت انسان ها بر طبیعت و محیط زیست اثر میگذارد و کیفیت و میزان منابع طبیعی را تغییر میدهد، در پی آن جامعه نیز از طریق سیاست های اقتصادی کلان و زیست محیطی، سازمان ها و تشکل های طرفدار محیط زیست و گاهی با آگاه ساختن افراد نسبت به این تاثیرات واکنش نشان میدهد؛ با این وجود شدت فشارهای مربوط به مسائل زیست محیطی در جوامع مختلف یکسان نیست و میزان شدت فشارها از سوی دولت و مردم ، شرکت ها را وادار میکند که به دنبال راهکارهایی باشند تا به مدیریت مسائل زیست محیطی پرداخته و به نوعی باعث کاهش مسائل زیست محیطی ایجاد شده توسط فعالیت هایشان شوند.
با توجه به نوظهور بودن این مفاهیم در ایران ، این مطالعه در تلاش برای وارد کردن حسابداری محیط زیست و تعریف شاخص های توسعه ی پایدار به گونه ای است که امکان اجرایی و عملی کردن آن با توجه به شرایط داخلی ایران باشد، همچنین اطلاعات بدست آمده از شاخص ها برای افراد قابل درک و استفاده باشد و افراد را در برداشتن گامی در جهت حفظ و پایداری منابع و داراییهای طبیعی و تجدید ناپذیر ایران یاری دهد.
از سوی دیگر، نتایج بررسی پژوهش های داخلی نشان میدهد توجه به الگوهای بومی و جامع ، جهت حسابداری زیست محیطی چندان مورد توجه نبوده است ؛ این در حالی است که یکی از عواملی که باعث میشود آسیب های زیست محیطی کاهش یابد، وجود الگویی جامع و مناسب در حوزه حسابداری زیست محیطی است که نهادینه سازی آن میتواند منجر به تغییر رفتارهای زیست محیطی سازمان شود و توجه سازمان را به سوی مسئولیت اجتماعی و زیست محیطی افزایش دهد؛ لذا توجه به این موضوع لازمه انجام پژوهش را جهت استفاده از نتایج و پوشش شکاف تحقیقاتی دو چندان میکند.