چکیده:
یکی از مسائل مطرح در بحث رابطۀ میان علم و دین، امکان و ماهیت علم دینی است. یکی از نظریات مطرح در این زمینه که تا کنون مورد بحث و بررسی زیادی قرار گرفته است، نظریۀ علم دینی آیت الله جوادی آملی است. در مقالۀ حاضر میان دو رویکرد در مباحث آیت الله جوادی آملی دربارۀ علم دینی تفکیک و از آنها با عنوان رویکرد منبعمحور و رویکرد موضوعمحور یاد شده است. رویکرد منبعمحور مخصوص دیدگاه ایشان نیست و در میان طرفداران علم دینی کم و بیش رواج دارد. رویکرد خاص ایشان همان رویکرد موضوعمحور است که در این مقاله از طریق تأملات مفهومشناختی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتیجۀ به دست-آمده آن شد که این رویکرد به جهت فاصلهگیری از مفاهیم رایج و تعمیمهای مفهومی دربارۀ «دین»، «علم» و «علم الهی»، نمیتواند پاسخگوی مسئلۀ رایج در بحث علم دینی باشد.
One of the issues in the discussion of the relationship between science and religion is the possibility and the nature of religion sciencse. Ayatollah Javadi Amoli's Theory of religious science is one of the most discussed theories today. In this paper, the two approaches in Ayatollah Javadi Amoli's debates are separated from each other and named as the source-based approach and the subject-based approach. The source-based approach is not specific to Javadi’s point of view and is more or less prevalent among Advocators of religious science. His particular approach is the subject-based approach, which has been examined in this paper through conceptual reflections. The result was that this approach, because of some conceptual generalizations about 'religion', 'science' and 'divine science' and departing from common concepts, cannot answer the common problem about religious science.
خلاصه ماشینی:
بازخوانی نظریۀ علم دینی آیت الله جوادی آملی و بررسی مفهوم شناختی آن محمدعلی مبینی * چکیده یکی از مسائل مطرح در بحث رابطۀ میان علم و دین ، امکان و ماهیـت علـم دینـی اسـت .
» (جوادی آملی، ١٣٩١: ١٠٧-١٠٨) این گونه جداانگاری، تقابل پنداری و استقلال طلبی اسـت کـه از منظـر آیـت الله جـوادی منجر به مسائل و چالش هایی شده است که از جملـه عبـارت انـد از: تعـارض علـم و دیـن (جوادی آملی، ١٣٩١: ١٠٩)، فربهی علم و انـزوای دیـن (جـوادی آملـی، ١٣٩١: ١٤)، فهـم ناقص از طبیعت (جوادی آملی، ١٣٩١: ١٠٨ و ١٣٤-١٣٥)، و فهم نـاقص از دیـن (جـوادی آملی، ١٣٩١: ١٨٩-١٩٢) آیت الله جوادی مسئله را به صورتی طرح میکنند که حل آن ها از راه ایجاد صـلح میـان معرفت بشری و دینی امکان پذیر است .
لازم بـه یـادآوری است که تا کنون تحلیل ها و نقدهای گوناگونی بر نظریۀ علم دینـی آیـت الله جـوادی آملـی وارد شده است (از جمله بـاقری، ١٣٩٢، خـاکی قراملکـی، ١٣٩٣، فنـائی اشـکوری، ١٣٨٨، کرمــی و دانــش شــهرکی، ١٣٩٥، گلشــنی، ١٣٩٣، میربــاقری، ١٣٩٣)، ولــی تحلیــل و نقــد مفهوم شناسانۀ نظریۀ آیت الله جوادی آملی به صورتی که در مقالۀ حاضر دنبـال شـده اسـت دارای سابقه نیست .
(جوادی آملی، ١٣٩٢: ٢٤-٢٥) اگر معلوم امری الهی باشد، آن گاه علم به آن هم علمـی الهی و دینی خواهد بود و «اگر ما معلومی غیردینی داشتیم ، در ایـن صـورت ، علـم غیردینـی است »؛ ولی به عقیدة ایشان ، ما «معلومی غیر از دین نداریم .