چکیده:
چکیدهوجود علوم متنوع و متکثر در یک حوزه علمی باسابقه و ممتاز همچون حوزه حله در قرن نهم هجری نشانه بارزی از حیات و پویایی و بالندگی آن است. مستندات تاریخی گواه است که تمام دانشهای معمول آن روزگار در حوزه حله تدریس میشده و شاخههای مختلف علمی در دو بعد دینی و انسانی محل توجه معلمان و متعلمان بوده است. مقالة حاضر در واقع گزیدة تاریخ علوم در حله در مقطع تاریخی خاصی را نشان میدهد. نگاهی گذرا به نامهای پرشمار عالمان و تالیفات متعدد آنان در زمینههای قرآن، کلام، فقه، اصول، ادبیات، شعر و... معلوم میدارد که قرن نهم هجری را برای شهر حله، باید عصر طلایی علم و دانش و فرهیختگی به شمار آوریم و به میراث برجای مانده از آن، توجهی ویژه مبذول داریم.
The existence of various and multiple sciences in a top Islamic
seminary with a long history such as the seminary of Hillah in
the ninth century AH is a clear sign of its vitality, dynamism, and
development. Historical evidence shows that all the conventional
sciences of that era were taught in the Islamic seminary of Hillah
and different branches of science including religious and human
sciences were the focus of attention of teachers and students. The
current study is in fact a historical extract of the sciences in Hillah
at a specific historical juncture. A quick overview of the names of
numerous scholars and their countless works in fields such as the
Quran, theology, jurisprudence, fundamentals of jurisprudence [ūṣūl
Figh], literature, poetry, among others shows that the ninth century
Hillah must be considered as the golden age of science, knowledge,
and scholarship. We must pay special attention to the heritage of this
era.
خلاصه ماشینی:
از جمله نامدارترین علمایی که در حله به علم تفسیر پرداختهاند، میتوان به این نامها اشاره کرد:یک ـ شیخعلی بن عبدالکریم نیلی نجفی حلی (زنده در: 801ق): وی در تفسیر قرآن، تألیفات متعددی بر جای نهاده است که مشهورترین آنها بیان الجزاف فی کلام صاحب الکشاف نام دارد.
با اینکه حاجی خلیفه در توصیف کنز العرفان گفته است: «مؤلف در کتاب خود احکام فقهی را طبق مذهب شیعه بررسی کرده و از آیات قرآنی استنباط نموده است» (حاجی خلیفه، بیتا، ج2، ص1517)، اما خواننده این تفسیر با نگاهی گذرا به مطالب آن درمییابد که در بیشتر صفحات آن آرای مذاهب پنجگانه اسلامی آورده شده و البته پس از مقایسه و مناقشه میان آنها، رأی درست با پشتوانه منطقی و به طور مستدل بر دیگر آرا ترجیح یافته است.
دو ـ حسن بن سلیمان بن خالد حلی (زنده در: 802ق): نزد شهید اول و سیدبهاء علی بن عبدالحمید نیلی و سیدعلی بن عبدالکریم نیلی حدیث آموخت و در تاریخ 23 محرم سال 802 قمری به شیخعزالدین حسین بن محمد حمویانی اجازه داد که تمام روایات کتاب خصال شیخ صدوق4 را به نقل از او روایت کند (افندی، 1403ق، ج1، ص193؛ خوانساری، 1411ق، ج2، ص286).
وی در این کتاب طرق هفتگانه خود در نقل حدیث را ذکر کرده و همه آنها را به علامه حسن بن یوسف بن مطهر حلی4 رسانده است (ابن ابیجمهور احسائی، 1405ق، ج1، ص5).