چکیده:
ژرفترین اندیشههای انسانی، به برقراری امنیت برای بهتر زیستن مربوط است. هدف پژوهش پیش رو، بررسی مولفههای فرهنگ دفاعی– امنیتی، مبتنی بر آموزههای مهدوی میباشد. این پژوهش سعی دارد به این سؤال پاسخ گوید که فرهنگ دفاعی مرتبط با آموزههای مهدوی، واجد چه شاخصهایی است. این مقاله با رویکرد تحلیلی_ مفهومی، به چگونگی فرهنگ دفاعی پرداخته است. نوشتار حاضر در دو ساحت این موضوع را تحلیل میکند: ابتدا بر سیاریت، چند ساحتی و نقصان فهم بشری نظر دارد که همواره بدون مولفه معیار بودن انسان کامل دچار بحرانهای جدی میگردد. دوم، برای رسیدن به امنیت پایدار، بیش از هر چیز بر رویکرد نرم فرهنگی متمرکز میگردد. دراین جهت به مولفههای فرهنگ دفاعی، همچون ابزاری بودن قدرت نظامی و دفاعی، مشروع و ذی صلاح، صلح محور، حق محور، پیشگیرانه، عزت گرا، پیروزمندانه بودن تاکید دارد.
The deepest human thoughts are those related to the establishment of security for a better life. The aim of this research is studying the components of the defense-security culture based on the Mahdavi teachings. This research tries to answer this question that what the characteristics of the defense culture related to the Mahdavi teachings are. The present paper, with an analytic-conceptual approach, deals with the how of the defense culture. The present research analyzes this issue in two areas: first, it looks at the wandering, multi-aspect, and lack of human understanding which always faces serious crises because of not having a perfect human as the modeling component. Secondly, in order to achieve lasting security, it focuses more on the soft cultural approach. In this regard, it emphasizes the components of defense culture such as the instrumentality of military and defense power, legitimacy and authorization, being peace-oriented, right-oriented, preventive, honorable, and victorious
خلاصه ماشینی:
از این رو، با توجه به نبود آرامش و امنیت که امروزه تجارب مشقتبار و احساس تلختری را برای بشر به همراه داشته است؛ حتی سازمان ملل توانایی رویارویی با آنها را ندارند (کارگر، 1385: ص87)؛ و شوربختانه هدفی جز حضور برتر قدرتهای بزرگ را دنبال نکرده است (نجفی،1390: ص248)؛ این پژوهش سعی میکند با بهره گیری از روش تحلیلی، مفهومی و اسنادی، فرایند نظریه پردازی را از نسبیت در امان بدارد و به تبیین این نگاه بپردازد و این نکته را عنوان کند که شرط تعالی فرهنگ دفاعی در هماهنگی و همنوایی با اندیشه مهدویت است.
با توجه به اینکه از سویی مهدویت به عنوان قانون واحد نجات بخش جهانی مطرح است (ابن سینا، 1375: ج3، ص371) و پایان دهنده تمامی اختلافات و نزاعها و سردرگمیهای ذهنی بشر و تامین کننده منافع و مصالح انسان میباشد (امامی، 1386: ج1، ص297)؛ مسلماً این اندیشه جهانی (توبه: 33) با قدرت طلبی و سلطهگری مفسدان و ابرقدرتها تزاحم جدی خواهد داشت.
در این نوع فرماندهی، به خاطر وجود چنین شاخصهها، در صورت شناخت لازم، محبت و متابعت که عناصر اصلی فرهنگ دفاعی است از طرف یاران در حد اعلا رخ مینماید؛ کما اینکه اگر فرهنگ این مسئله در گذرگاههای تاریخی اسلامی همچون صلح و قیام امام حسن و امام حسین؟ع؟ به خوبی مورد توجه قرار میگرفت؛ حاکمیت امامت دچار فقدان جبهه نیرومند و متشكل نمیشد (مفید، ۱۳۸۰: ج۲، ص۱۰).
از این رو، ضرورت دارد جامعه اسلامی به سمت پرورش چنین یارانی سوق پیدا کند؛ چنانکه حضور افراد خاص با شاخصههای معنوی و ملکوتی در این سپاه، گویای قدرت نرم صورت بندی شده از اندیشه و فرهنگ دفاعی درونی و قلبی متصل به قدرت لایزال الاهی است.