چکیده:
سرزمیـن گیلان، به واسطۀ موقعیت جغرافیایـیاش، از ورود اسلام تا صفویه، همواره تحت فرمان خاندانهای حکومتگر محلی بوده و معمولاً زیر سلطۀ مستقیم حکومت مرکزی قرار نداشت. این روند تا پیش از رویکار آمدن صفویـان همچنان ادامه پیـدا کرد. فقط در دورۀ صفوی، شاهعباس اول (حک: 996-1038ق/1588-1629م) با بسط نفوذ و سلطۀ حکومت مرکزی در گیلان، بساط حکومتهای محلی آن را در هم پیچید. از آن پس، امور گیلان توسط کارگزاران و حکمرانان منصوب از طرف حکومت مرکزی اداره میشد. در دورۀ کریمخان زند (حک: 1163-1193ق/1750-1779م.) نیز هدایتاللهخان به حکومت آن ایالت منصوب شد ولی به واسطۀ علل و عوامل مختلف رابطۀ او با حکومت مرکزی تغییر یافت. این پژوهش با روش توصیـفی تحلیـلی، بـرای ارائۀ پاسـخ به این سـوال تنظیـم شده است که روابط هدایتاللهخان گیلانی با حکومت مرکزی چرا و چگونه تغییر یافت؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که روابط هدایتاللهخان با حکومت مرکزی تحت تأثیر عواملی همچون ضعف حکومت مرکزی، توانیابی نظامی حاکم گیلان، برقراری روابط سیاسی و اقتصادی با حکومتهای همجوار متغیر و تابع شرایط بود. حاکم گیلان با توسل به اقدامات سیاسی، نظامی و اقتصادی و سرکوب خوانین محلی در صدد تلاش برای حفظ موجودیت خود و افراد تحت سرپرستیاش، در مقابل حکومت مرکزی و دیگر مدعیان سیاسی قدرت بود.
Due to its geographical location, Gilan, since the arrival of Islam until the Safavid era, was always under the rule of local families and was not usually under the direct control of the central government. Only in the Safavid period, Shah Abbas I (d. 996-1038 AH/ 1588-1629 AD) put an end to the reign of local governments through the expansion of the influence and domination of the central government over Gilan. Since then, Gilan’s affairs were governed by agents and rulers appointed by the central government. During the reign of Karim Khan Zand (d. 1163-1193 AH/ 1750-1779 AD), Hedayatullah Khan was appointed as the governor of the province, but due to various reasons and factors, his relationship with the central government changed. Through a descriptive-analytical method, this paper seeks to answer the question of why and how Hedayatullah Khan’s relationship with the central government changed. The findings of this study show that Hedayatullah Khan’s relations with the central government were influenced by factors such as the weakness of the central government, the military empowerment of the ruler of Gilan, and the establishment of political and economic relations with the neighboring governments. The ruler of Gilan, by resorting to political, military and economic measures and suppressing the local readers, sought to maintain his power and that of his subordinates against the central government and other political claimants.
خلاصه ماشینی:
بنابراین ، چنانکه پیداست پژوهش های انجام شده به صورت گذرا به عزل و نصب حکام در گیلان در دوره های مختلف و اوضاع اقتصادی شمال ایران مطالبی پرداخته اند، ولی اقدامات و تلاش های هدایت الله خان برای جلوگیری از نفوذ حکومت مرکزی در گیلان که هدف این پژوهش است ، تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است .
به همین دلیل موقعیت ویژة فتحعلیخان قبه ای در اقدامات نظامی هدایت الله خان برای مقابله با مدعیان قدرت نقش بسزایی داشت )٢٨ :٢٠١٨ ,Shahvar and Abramoff(؛ چنانکه در زمان هجوم لشکر آقامحمدخان به گیلان در سال ١١٩٧ق / ١٧٨٣م ، هدایت الله خان از طریق دریا به شروان گریخت (محمودمیـرزا، ١٣٨٩: ٣٢؛ ساروی، ١٣٧١: ١١٤)، و فقط با کمک های نظامی فتحعلیخان توانست بار دیگر گیلان را تصرف کند (باکیخانف ، ١٩٧٠: ١٦٦؛ سپهر، ١٣٧٧: ٥١/١؛ ساروی، ١٣٧١: ١٦٣؛ هدایت ، ١٣٨٠: ٧٣٠٦/٩؛ غفاری، ١٣٦٩: ٦١٠-٦١١).
با توجه به سکوت منابع رسمی، در رابطه با اوضاع اقتصادی گیلان و شمال ایران در دورة زندیه و حاکمیت کریم خان (مقارن با حکومت هدایت الله خان در گیلان ) اطلاعی در دست نیست ، اما گزارش هایی مبنی بر رفت وآمد سفرای دول خارجی از جمله روسیه وجود دارد (غفاری، ١٣٦٩: ٢٨٦-٢٨٧) که با توجه به علاقۀ زیاد کریم خان به تجارت به نظر میرسد یکی از اهداف اصلی آن ها برقراری روابط تجاری بوده است )١٢٤ :٢٠٠٨ ,Francklin(.