چکیده:
در دو سدۀ گذشته، بهواسطۀ تفوق حوزۀ ژئوپولتیک، مسائل ژئواکونومیک نیز متأثر از آن و بهعنوان یکی از زیرشاخههای آن شناخته شده است و خصوصاً در ایران و از جانب جغرافیدانان سیاسی بهعنوان یکی از زیرسیستمهای سیاست جغرافیایی قلمداد شده است. این درحالی است که ژئواکونومی یکی از حوزههای مجزا با ژئوپولتیک محسوب میشود و در مفاهیم و روششناسی دو مسیر متفاوت از یکدیگر را طی میکنند. این موضوع وقتی با ملاحظات مربوط به نظم منطقهای نیز مرتبط میشود با آسیبپذیری ژئوپولتیک و ناتوانی آن در تحلیل بسیاری از موقعیتهای همگرایانه و واگرایانه همراه میشود، بهنحویکه بسیاری از کسانی که در بستر ژئواکونومی به مطالعات و تحقیقاتی دست زدهاند معتقدند که نظم ژئواکونومیک با نظم ژئوپولتیک متفاوت است (اگر متباین نباشد). این موضوع را میتوان با مطالعۀ مقایسهای بین سه منطقۀ «خاورمیانه»، «جنوب شرق آسیا»، و «نوردیک» مشاهده کرد. سؤال این است که چگونه ژئواکونومی وضعیت اخیر نظم منطقهای در سه حوزۀ منطقهای نوردیک، جنوب شرق آسیا، و خاورمیانه را صورتبندی میکند؟ فرضیهای که در اینجا میتوان به آن اشاره کرد این است که باتوجهبه متغیرهای الگویی کانتوری و اشپیگل، حوزۀ ژئواکونومیک منطقۀ نوردیک (کشورهای سوئد، نروژ، دانمارک، فنلاند، و ایسلند) واحد منطقهای ژئواکونومیک، منطقۀ جنوب شرق آسیا بهسمت تکامل همگرایی با تکیه بر هویت جاذب و منطقۀ خاورمیانه منطقۀ ژئواکونومیک واگرایانه را تجربه میکند. این مقاله ضمن بررسی ابعاد مفهومی و نظری بهسراغ بررسی جایگاه ژئواکونومی بعد از فروپاشی نظم دوقطبی خواهد رفت و مؤلفههای تعیینکننده و تأثیرگذار ژئواکونومی را در شکلدهی به نظم منطقهای، باتوجهبه نظرات دو اندیشمند روابط بینالملل، یعنی کانتوری و اشپیگل، درخصوص همگرایی و واگرایی بررسی خواهد کرد و تأثیر تعیینکنندۀ اقتصاد بر شکلدهی به امنیت و تغییر پارادایمی از ژئوپولتیک به ژئواکونومی را در قوام و دوام نظم منطقهای در سه منطقۀ نوردیک، جنوب شرق آسیا، و خاورمیانه واکاوی میکند.
At recent centuries, due to the dominance of the geopolitical field, geoeconomic issues have also been as one of its (geopolitics) sub-sectors, especially by Iranian geopoliticians. While geoeconomics is one of the distinct areas of geopolitics, it follows two different paths in terms of theoretical and methodology, especially when it is linked to regional order (convergent and divergent situations). This can be seen by comparing the study of the three regions, Middle East, SoutheastAsia and the Nordic. The question of this research is how does geoeconomy shape regional order in the three regions: Nordic, Southeast Asian, and MENA? The hypothesis that can be mentioned, is that the geoeconomic domain of the Nordic region (Sweden, Norway, Denmark, Finland and Iceland) is the geoeconomic unit of the region, The Southeast Asian region is geoeconomic zone towards the evolution of convergence, and MENA geoeconomic is experiencing a divergent order. This paper, will examine the decisive impact of the economy on shaping security and paradigm shifting from geopolitical to geoeconomic regional order in the Nordic regions, Southeast Asia and the MENA.
خلاصه ماشینی:
ژئواکونومي و نظم منطقه اي (نورديک ، شرق آسيا، و خاورميانه ) رضا رحمتي * چکيده در دو سدة گذشته ، به واسطۀ تفوق حوزة ژئوپولتيک ، مسائل ژئواکونوميک نيز متأثر از آن و به عنوان يکي از زيرشاخه هاي آن شناخته شـده اسـت و خصوصـا در ايـران و از جانـب جغرافي دانان سياسي به عنوان يکي از زيرسيستم هاي سياست جغرافيايي قلمداد شده است .
اين مقاله ضمن بررسي ابعاد مفهومي و نظري به سـراغ بررسـي جايگـاه ژئواکونومي بعد از فروپاشي نظم دوقطبي خواهد رفت و مؤلفه هاي تعيين کننده و تأثيرگذار ژئواکونومي را در شکل دهي به نظـم منطقـه اي ، باتوجـه بـه نظـرات دو انديشـمند روابـط بين الملل ، يعني کانتوري و اشپيگل ، درخصوص هم گرايي و واگرايي بررسي خواهد کرد و تأثير تعيين کنندة اقتصاد بـر شـکل دهـي بـه امنيـت و تغييـر پـارادايمي از ژئوپولتيـک بـه ژئواکونومي را در قوام و دوام نظم منطقه اي در سه منطقۀ نورديک ، جنوب شرق آسـيا، و خاورميانه واکاوي مي کند.
اما پيش از ارائۀ تعريفي از ژئواکونومي ضروري اسـت کـه مشـخص کنـيم کـه آيـا در تعاريفي که از ژئوپلتيک ارائه شده است عنصر اقتصادي جزئي از کليت بزرگ تر جغرافيايي است يا عنصر اقتصادي ، خود، به صورت منطقة الفراغ حوزة سياست و جغرافياست يا اساسا عنصري مستقل محسوب مي شود؟ براي پاسخ به اين سؤال بايستي از زاويۀ نگاه جغرافيايي به ارائۀ تعريفي درخصوص ژئوپولتيک پرداخت : کلاز دادز، از جغرافي دانان سياسي ، معتقـد اسـت ژئوپولتيـک رويکـرد ويـژه اي بـه سياست هاي جهاني است که بر اهميت سرزمين و منابع تأکيد دارد (١٦٢ :٢٠٠٠ Dodds).