چکیده:
منجی گرایی و اندیشه مهدویت، از اصول محرک، در جنبش های مذهبی قرن هشتم و نهم هجری (مشخصا دوره تیموریان)، بود و هر یک از جنبش های مزبور، در راستای اهداف خود، به گونه ای از آن بهره میجستهاند. جنبش حروفیه از جنبش های بود که قایل به مهدویت رهبرشان فضل الله استرآبادی بودند و او را مهدی و حتی خدایی می انگاشتند که در روی زمین ظهور کرده است. این جنبش با تکیه بر عدالت اجتماعی و ضدیت با ظلم و ستم ادعای رهایی انسانها رو داشت و برای این منظور اندیشه مهدویت رو دستاویز خود قرار داد. اینکه مهدویت چه نقشی در جنبش حروفیه داشته سوال این پژوهش است و یافته های این پژوهش که مبتنی به روش توصیفی و تحلیلی است؛ حاکی از آن است که اندیشه مهدویت (منجیگرایی) در جنبش مذهبی حروفیه، نقش محوری داشته به گونه ای که رهبران این جنبش از عقاید صوفیه و تشیع برای تشریح عقاید خود بهره میبردند. از طرفی شرایط ویژه حاکم بر آن زمان که پذیرش اندیشه های نجات بخشی را از سوی مردم فراهم آورده بود، باعث مورد توجه قرار گرفتن اندیشه مهدویت از سوی مردم شد.
خلاصه ماشینی:
جنبش حروفیه از جنبش های بود که قایل به مهدویت رهبرشان فضل الله استرآبادی بودند و او را مهدی و حتی خدایی می انگاشتند که در روی زمین ظهور کرده است.
این جنبش با تکیه بر عدالت اجتماعی و ضدیت با ظلم و ستم ادعای رهایی انسانها رو داشت و برای این منظور اندیشه مهدویت رو دستاویز خود قرار داد.
به نظر میرسد چنین نویدهایی مبنی بر وجود امام و زنده بودنش امید را در دل مومنان زنده نگه میداشته است و تحمل مصایب را آسان میکرده است و به تعبیری دیگر مسلمانان در قلب خود اعتقاد به مهدی را زنده نگه داشتهاند، طوری که در مواقع بروز ناگواريهای ناشی از تسلط بیگانگان و یا شرایط بد اجتماعی این عقیده میتواند به آسانی فعال شود و انتظار میرود بازگشت مهدي، تاریخ را تصحیح کند.
برای نمونه یعقوب آژند، کتاب حروفیه در تاریخ را به رشته تحریر درآورده و در آن به ابعاد مختلف زندگی فضلالله استرآبادی، رهبر جنبش و جانشینان و پیروان وی پرداخته است.
مثلاً فضلالله استرآبادی، با استفاده از اندیشههای اسلامی و صوفیانه، نظریه متکامل و نوینی بر پایه حروف و اعداد بنیاد نهاد و از این طریق جنبش خود را علیه ظلم و ستم تیموریان و حاکمان دست نشانده آنها آغاز کرد.
وی برای پیروان خود پوشش مخصوصی طراحی کرد و دستور داد همگی سرپوش و تنپوش سپید بپوشند، رمزینگی نهفته در چنین دستوری این بود که «لشکر مهدی نیز با وی پیمان مرگ میبندند و کفن میپوشند».
4 بر این جمله باید افزود که فضلالله خود را مهدی دوازده امامی میدانسته است.