چکیده:
در این پژوهش مدل بهینهسازی فواصل بازرسی، برای یک سیستم دومؤلفهای با وابستگی خرابی ارائه شده است. در این مدل خرابیهای مؤلفه اول از نوع نرم و خرابیهای مؤلفه دوم از نوع سخت هستند. هر خرابی نرم مؤلفه اول تأثیری بر مؤلفه دوم ندارد؛ اما هر خرابی سخت مؤلفه دوم باعث ایجاد شوک روی مؤلفه اول شده و نرخ خرابی آن را افزایش میدهد. خرابی نرم مؤلفه اول در زمان وقوع قابلشناسایی نیست و در زمان بازرسیهای پیشگیرانه مشخص میشود. این مؤلفه در فواصل زمانی معینی بازرسی شده و در صورت خرابی، تعمیر میشود. ازآنجاکه خرابی نرم مؤلفه اول موجب افزایش هزینههای عملیاتی میشود، در این پژوهش برای نخستین بار قرار است علاوه بر بازرسیهای دورهای آن، هنگام وقوع خرابی سخت مؤلفه دوم، مؤلفه اول نیز بازرسی شود. با استفاده از مدل ارائه شده که در آن متوسط مجموع هزینههای بازرسی، تعمیر و هزینهی جریمه ناشی از تأخیر در شناسایی خرابیهای نرم، حداقل میشود، فاصله زمانی بهینه بین بازرسیهای متوالی سیستم در یک افق زمانی محدود تعیین میشود. برای بررسی عملکرد و کارآمدی مدل با استفاده از مثال عددی موجود در ادبیات موضوع، مدل حل شده و با استفاده از تحلیل حساسیت اعتبار مدل سنجیده شده است.
In this research, a novel model is presented to optimize the periodic inspection for a complicated two-component system with dependent failures. In this model, the failures of the first and the second component are soft and hard, respectively. A soft failure of the first component does not have any impact on the second component, but a hard failure of the second component shocks the first component and increases its failure rate. A soft failure cannot be recognized before preventive maintenance. This component is inspected in specific periods and if it has a problem, it is repaired to become similar to a new one. Since a soft failure in the first component will increase the operational costs, in this study, in addition to the periodic inspections, the first component inspection is also carried out during the hard failure of the second component. A novel model is developed here to find the optimum inspection periods in order to minimize the costs of inspection, repair and penalty for delay in identifying the soft failures. A numerical experiment is used and the sensitivity analysis is performed to show the performance and efficiency of the developed model.
خلاصه ماشینی:
ازآنجاکه خرابي نرم مؤلفه اول موجب افزايش هزينه هاي عملياتي ميشود، در اين پژوهش براي نخستين بار قرار است علاوه بر بازرسيهاي دوره اي آن ، هنگام وقوع خرابي سخت مؤلفه دوم ، مؤلفه اول نيز بازرسي شود.
با استفاده از مدل ارائه شده که در آن متوسط مجموع هزينه هاي بازرسي، تعمير و هزينه ي جريمه ناشي از تأخير در شناسايي خرابيهاي نرم ، حداقل ميشود، فاصله زماني بهينه بين بازرسيهاي متوالي سيستم در يک افق زماني محدود تعيين ميشود.
در اين پژوهش براي يک سيستم متشکل از چند مؤلفه که در معرض وقوع خرابي سخت و نرم قرار دارد، مدلي ارائه شده است که طي آن با معيار حداقل کردن متوسط مجموع هزينه هاي بازرسي، هزينه هاي تعمير و هزينه هاي جريمه ناشي از تأخير در شناسايي خرابيهاي نرم ، فاصله زماني بهينه بين بازرسيهاي متوالي سيستم در يک افق زماني محدود تعيين ميشود.
در پژوهش حاضر براي نخستين بار در پژوهش هاي مربوط به سيستم هاي چندمؤلفه اي با خرابي سخت و نرم ، علاوه بر بازرسي دوره اي، بازرسيهاي فرصت طلبانه نيز مدنظر قرار گرفته است که در آن ها هم زمان با خرابي سخت مؤلفه دوم ، مولفه اول نيز بازرسي ميشود؛ همچنين براي ارزيابي مدل از معيار هزينه نگهداري و تعميرات استفاده شده است .
Optimal Maintenance Policy for Multi Component System with Periodic and Opportunistic Inspection and Preventive Replacements.
Periodic Inspection Optimization Model for a Multi-Component Repairable System with Failure Interaction.
Maintenance Risk Based Inspection Optimization Model in Multi-Component Repairable System with Economic Failure Interaction.