چکیده:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سبکهای تفکر با رضایت زناشویی در معلمین زن و مرد شهر تبریز بود. پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مورد بررسی شامل کلیه زنان و مردان معلم متاهل شاغل در آموزش و پرورش شهرستان تبریز در سال 1398 بود که 375 نفر به عنوان نمونه به روش نمونهگیری خوشهای نسبی انتخاب و پرسشنامه میان آنها توزیع شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سبکهای تفکر استرنبرگ-واگنر(1991) و رضایت زناشویی انریچ(1989) بود. دادههای به دست آمده با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل شدند. یافتهها نشان دادند که سبک تفکر در بسیاری از مولفهها با رضایت زناشویی رابطه دارد. در گروه مردان بین رضایت زناشویی و مولفههای الیگارشی، جزیینگر، دروننگر و مولفه محافظهکار از مولفههای سبک تفکر رابطه معناداری به صورت مثبت و مستقیم وجود داشت و در گروه زنان بین رضایت زناشویی و مولفههای الیگارشی و مولفه محافظهکار رابطه معناداری به صورت مثبت و مستقیم وجود داشت، همچنین در گروه زنان بین مولفه جزئینگر با رضایت زناشویی رابطه منفی و معکوس وجود داشت. با توجه به رابطه معنادار بین سبک تفکر و رضایت زناشویی توجه به سبک تفکر زوجین در کار با خانواده امری حیاتی است. همچنین با توجه به تفاوت زنان و مردان در ارتباط بین سبک تفکر و رضایت زناشویی، توجه به عامل جنسیت نیز ضروری به نظر میرسد.
The aim of this study was to investigate the relationship between thinking styles and marital satisfaction in male and female teachers in Tabriz. The research was correlational. The statistical population included all married male and female teachers working in education in Tabriz in 2019-2020 that 375 people were selected as a sample by relative cluster sampling and a questionnaire was distributed among them. The instruments used in this study were Sternberg-Wagner (1991) and Enrich (1989) Marital Satisfaction Questionnaire. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and multivariate regression tests. In the male group, there was a significant positive and direct relationship between marital satisfaction and the components of oligarchy, partisanship, introspection and conservative component of thinking style components, and in the female group, there was a significant relationship between marital satisfaction and the component. There was a significant positive and direct relationship between oligarchy and the conservative component, and there was also a negative and inverse relationship between the minority component and marital satisfaction. Due to the significantrelationship between thinking style and marital satisfaction, it is necessary to pay attention to the thinking style of couples working with the family. Also, considering the differences between men and women in the relationship between thinking style and marital satisfaction, it seems necessary to pay attention to the gender factor.
خلاصه ماشینی:
همچنین همه ی بررسی های انجام شده ی قبلی در جامعه ای معمولی انجام شده است اما این پژوهش در جامعه ی معلمان زن و مرد متاهل شهر تبریز انجام شد تا مشخص شود که آیا بین سبک های تفکر با رضایت زناشویی رابطه ای وجود دارد؟ پیشینه نظری و تجربی کیهان و صابر (١٣٩٥)، در پژوهشی با عنوان پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس باورهای جنسیتی و سبک های تفکر در زنان متاهل به این نتیجه رسیدند که سبک تفکر آزاداندیش و محافظه کار دارای همبستگی مثبت و معناداری با رضایت زناشویی اند اما سبک تفکر / رابطه سبک های تفکر با رضایت زناشویی در معلمان زن و مرد شهر تبریز 85 قانون گذار، اجرایی ، قضایی ، کل گرا و جزءگرا هیچ ارتباط معناداری با رضایت زناشویی ندارند.
براساس بتای به دست آمده برای مؤلفه های الیگارشی و محافظه کار / رابطه سبک های تفکر با رضایت زناشویی در معلمان زن و مرد شهر تبریز 97 به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار این مؤلفه ها به ترتیب به اندازه ، ١٥٠/.
در این خصوص و در گروه مردان نتایج نشان داد که بین رضایت زناشویی و مؤلفه های الیگارشی ، جزیی نگر، درون نگر و مؤلفه محافظه کار از مؤلفه های سبک تفکر رابطه معناداری به صورت مثبت و مستقیم وجود دارد.
[Text in Persian] / رابطه سبک های تفکر با رضایت زناشویی در معلمان زن و مرد شهر تبریز 107 Hosseini, F.