چکیده:
در قرآن کریم صفاتی به خدای سبحان نسبت داده شده که موهم تشبیه و تجسیم است. چیستی این صفات یکی از دغدغههای همیشگی قرآنپژوهان از آغاز رواج دانش تفسیر تا به امروز بوده است. از رهگذر همین دغدغهها، مفسران با توجه به مرام اعتقادی و مذهب کلامی خویش، این آیات را تفسیر نمودهاند. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که دو رویکرد کلی در باب صفات خبری وجود دارد؛ یکی رویکرد عقلگرایی و دیگری رویکرد ظاهرگرایی؛ وهابیت به رویکرد دوم تعلق دارند و رای خود را دیدگاه اصیل اسلامی میدانند و سایر دیدگاهها را بدعت تلقی میکنند، در مقابل علمای شیعه به نقد دیدگاه وهابیت پرداختهاند و با ارجاع متشابهات به محکمات و تقدم عقل برهانی به ظواهر نقلی و بهرهوری از دلالت لفظی و تصدیقی، به فهم و تفسیر آیات مربوطه میپردازند. آنها قائل به نظریه «اثبات با تاویل» بوده، نظریه «عینیت صفات و ذات» و نظریه «تنزیه» را پایه تفسیر صفات خبری قرار دادهاند.
Some verses of the Holy Quran ascribe attributes to God, the Almighty. This ascription has led to similitude and embodiment. The nature of these attributes has been one of the constant concerns of Quran scholars from the beginning of the spread of the knowledge of interpretation until today. Having these concerns in mind, the commentators have interpreted these verses according to their beliefs and theological schools of thought. Research findings indicate that there are two mainstream ‘rational’ and ‘literal’ approaches in regard with the declarative attributes; Wahhabism belongs to the second approach and they consider their opinion as an original Islamic view and otherschr('39') views as heretic. The Shiite scholars have criticized the Wahhabischr('39') view and by referring the ambiguous verses to the unequivocal ones, giving precedence to rational reasonings over narration-based accounts, making use of the verbal and affirmative connotations in understanding and interpreting the relevant verses. They believe in the theory of "proof by interpretation", "objectivity of attributes and essence" and the theory of "purification". Given those three theories they interpret the declarative attributes.
خلاصه ماشینی:
يافتههاي تحقيق حاکي از آن است که دو رويکرد کلي در باب صفات خبري وجود دارد؛ يکي رويکرد عقلگرايي و ديگري رويکرد ظاهرگرايي؛ وهابيت به رويکرد دوم تعلق دارند و رأي خود را ديدگاه اصيل اسلامي ميدانند و ساير ديدگاهها را بدعت تلقي ميکنند، در مقابل علماي شيعه به نقد ديدگاه وهابيت پرداختهاند و با ارجاع متشابهات به محکمات و تقدم عقل برهاني به ظواهر نقلي و بهرهوري از دلالت لفظي و تصديقي، به فهم و تفسير آيات مربوطه ميپردازند.
(سبحاني، 1394: 8 ـ 7) ديدگاههاي مختلف درباره صفات خبريه بيشتر مسلمانان در برابر صفات خبري يک نوع پرهيز از تشبيه و تجسيم دارند و سرانجام ميدانند که خدا دست و پا و صورتي مانند انسان ندارد و از طرفي اين کـلمات و اوصاف در قرآن براي خدا ثابت شده است و از نظر تعبد نميتوان قرآن را برخلاف ظاهر آن (بدون قرينه و دليل) حمل نمود.
از سوي ديگر تنزيه خدا و پيراستگي او از جسم و جسمانيات، اصل مسلمي است که قرآن بر آن تـاکيد ميکند (سبحاني، 1369: 18) ازاينرو در ميان علماي اسلامي درباره صفات خبري، که در قرآن و روايات آمده، اختلاف نظر وجود دارد؛ برخي اين صفات را حمل بر ظاهر کردهاند و برخي نيز آنها را تأويل بردهاند و گروهي ديگر نيز در آنها توقف داشتهاند و علم آن را به خدا واگذار کردهاند.