چکیده:
وجود کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری اغلب نظام خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد و تغییرات مهمی در زندگی خانوادهها و بهویژه نزد مادران ایجاد میکند. بررسی تجارب و اثرات ناتوانی یادگیری بر زندگی از زاویه دید والدین کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری بهویژه مادران این کودکان دارای اهمیت است. بر همین اساس، هدف این پژوهش دستیابی به تجربه مادران در زندگی با فرزند مبتلا به ناتوانی یادگیری بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی و با نمونهگیری هدفمند اجرا شد. 10 مادر دارای فرزند مبتلا به ناتوانی یادگیری بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند. دادهها به روش مصاحبههای نیمه ساختاریافته جمعآوری شد و دادههای مصاحبهها به روش کلایزی تحلیل شدند. یافتهها سه مضمون اصلی احساسات ناخوشایند تجربهشده مادر (الف. احساس بیارزشی، شرم و گناه، ب. احساس افسردگی، ج. پرخاشگری و عصبانیت، د. احساس ناامیدی و تنهایی)، نگرانیهای اجتماعی و تحصیلی (الف. ضعف در بعضی درسها، ب. پنهانکاری و ارتباط اجتماعی کم، ج. دلهره فرزندآوری)، تنش و تعارض خانوادگی (الف. درگیری و تعارض با همسر، ب. درگیری و تعارض در تعامل با کودک) را نشان دادند. این یافتهها میتواند اطلاعات لازم را در خصوص منابع حمایتی و اتخاذ راهبردهای حمایتی و درمانی برای مادران فرزند مبتلا به ناتوانی یادگیری جهت تأمین سلامت روان و بهبود زندگی آنها فراهم نماید.
The presence of children with learning disabilities often affects family system and creates significant changes in the lives of family members, especially mothers. It is important to examine such experiences and their effects from the view of parents, especially mothers. Accordingly, this study was aimed at investigating the experiences of mothers of children with learning disabilities. This qualitative research was carried out using a phenomenological method with purposeful sampling. According to the study criteria, 10 mothers with children affected by learning disabilities were selected. Data were collected through semi-structured interviews. Data were analyzed by Colaizzi method. The findings revealed three main common concerns of these mothers: unpleasant emotional experiences: a) feeling of worthlessness, shame and guilt, b) feeling of depression, c) aggression and anger, d) feeling hopeless and lonely; social and educational concerns: a) weakness in some lessons, b) secrecy and lack of social connection, c) fear of having a baby; family tension and conflict: a) conflict with spouse, b) conflict with child interaction. These findings can provide information regarding supportive resources and therapeutic strategies for mothers of children with learning disabilities to improve their mental health and lives.
خلاصه ماشینی:
پديدارشناسي تجارب مادران با فرزند مبتلا به ناتوانی یادگیری Phenomenology of the experiences of mothers of children with learning disabilities حسین متین* مشاوره صدیقه احمدی دانشگاه خوارزمی مرضیه جلالی Hossein Matin Counseling Sedigheh Ahmadi Kharazmi University Marzieh Jalali Counselingمشاوره وجود كودكان مبتلا به ناتوانی یادگیری اغلب نظام خانواده را تحت تأثير قرار میدهد و تغييرات مهمي در زندگي خانوادهها و بهویژه نزد مادران ايجاد ميكند.
Keywords: learning disabilities, Phenomenology of Mothers' Experiences, Qualitative research ____________________________________________________ {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} مقدمه ناتوانی یادگیری نوعي اختلال عصبي تحولی است و مانع يادگيري يا كاربرد مهارتهاي تحصيلي ویژه ازجمله خواندن، نوشتن يا رياضي ميشود كه پايه ساير يادگيريهاي تحصيلي هستند.
این مسئله، مادران آنها را نگران برخورد جامعه با فرزندانشان کرده که منجر به افزایش فشار روانی و اضطراب در آنها میشود و درنتیجه ممکن است اضطراب اجتماعی نیز در آنها افزایش یابد؛ درواقع مادران بهدلیل احساس اضطراب ناشی از برخورد با اجتماع یا ترس و هراس ناشی از برخورد نادرست اجتماع با خود و فرزندشان به مرور زمان آسیبهای قابلتوجهی را تجربه میکنند که همین مسئله باعث افزایش میزان هراس و اضطراب در آنها میشود (کاظمی، رسولزاده و محمدی، 1397).
همچنین این یافته با نتایج پژوهش وامقی، امیرعلی اکبری، ساجدی و همکاران (1394) همسو است که نشان میدهد مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری خاص در مقایسه با مادران سایر کودکان از اضطراب اجتماعی بالاتری برخوردارند.
همچنین این یافته با نتایج پژوهش صدری دمیرچی، انصاری، اسماعیلی قاضی ولوئی و همکاران (1395) همسو است که نشان دادند حضور کودک مبتلا به ناتوانی یادگیری در سطح رضایت زناشویی و طرحوارههای ناسازگار مادران تأثیر میگذارد.