چکیده:
از طرف فلاسفه و متکلمان برای جایگاه آلام و لذات، تقدری مثل حور، زقوم و... در جهان پس از مرگ، آرای مختلفی بیان شده است. برخی آن را در عالم دنیا و برخی نیز آن را در عالم خیال متصل میدانند. ولی صدرا هیچیک از آنها را موطن معاد جسمانی نمیداند؛ چراکه از سویی با مولفههایی در متون دینی ـ که او را از این نظرات بازمیدارد ـ روبهرو ست و از طرفی هم او تنها به معاد روحانی قائل نمیباشد. در اینکه صدرا موطن معاد جسمانی را در برزخ میداند، اختلافی وجود ندارد. ولی اینکه او آن موطن را در قیامت چه میداند، چندان واضح نیست. باوجود این، میتوان این دو نظریه را از کلام او استحصال کرد؛ یکی «معاد صوری در مرحله مثالی» که خود دو قسم است و دیگری «معاد صوری در مرحله عقلی» که حور و نار... در عالم عقل به شکل اندماجی وجود دارد، ولی در آن تفاصیل با قدرت و شدت بیشتر دیده میشود. بنابراین از نگاه صدرا موطن معاد جسمانی در قیامت، یا عالم مثال است و یا عالم عقل؛ هرچند میتوان موطن آن را در قیامت و برزخ، عالم مثال دانست، اما نه با ادبیات صدرا. این مقاله با روش توصیفی و تحلیل مقایسهای، در صدد بیانی روشن از موطن معاد جسمانی در متن دینی میباشد.
Theologians and philosophers have put forward different views on the abode for the hereafter suffering and pleasure such as houri and zaqqum (bitter drink). Some of them hold that the abode is in this very mundane world, and others that it is in the conjoined imaginal world. None of them, Mulla Sadra argues, is the abode of bodily resurrection, since he comes across elements in the religious text -preventing him from those views- from one side, and he believes in both spiritual and bodily resurrection together, from another side. There is no controversy as to the point that Sadra holds the abode of bodily resurrection is in the purgatory word. It is not clearly known, however, what he knows about what the abode in the Judgment Day will be like. Nonetheless, two views might be inferred from his words: first “formal resurrection in the” which consists of two sections, and second “formal resurrection in the phase of intellect” in which houri and fire … in the world of intellect are integrated though their details are stronger and stouter. Hence, in Mulla Sadra’s view, the abode of bodily resurrection in the Judgment Day is either in the imaginal world or that of intellect. It is possible, however, to consider that abode in both the Judgment Day and purgatory in the imaginal world, but not according to Mulla Sadra’s own literature. This essay goes to clearly show the abode of bodily resurrection according to the religious texts, through description and comparative analysis.
خلاصه ماشینی:
آنچه که باعث شده است صدرا جایگاه و موطن معاد جسمانی را غیردنیا وغیرعالم مثال متصل بیان کند، این است که طرح او با مؤلفههای متن دینی سازگار باشد.
به طور کلی، در باب معاد عدهای حشر نفوس و اجساد را غیرممکن میدانند (همو، 1981م، ج9، ص163ـ164) صدرا اندیشه آنها را مخالف عقل وشرع میداند؛ چرا که در شریعت آمده است خدا جانها را در هنگام مرگ میگیرد (الله یتوفی الانفس) (زمر(39)، 42) و این یعنی آنها از بین نرفتهاند (همو، 1363، ص604).
از نگاه آنها، موطن معاد جسمانی قیامتی، در این دنیا مطرح میشود (همان، ج9، ص153) و موطن عالم برزخ مسکوت گذاشته شده است.
در نهایت، این برگشت یک نوع تناسخ است (همانجا)؛ چرا که در قیامت، کل عالم نابود میشود و تعیّن خود را از دست میدهد و چیزی باقی نمی ماند تا اعضای بدن جمع شود و روح به آن تعلق بگیرد.
بهشت و جهنم قیامتی اکنون نیز موجود است: (وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِینَ) آلعمران (3)، 131) و (جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ) (آل عمران (3)،133) اگر بهشت و جهنم در دنیا باشد، باید اول برزخ تمام شود و بعد قیامت شود تا ارواح به بدن دنیوی برگردند و این یعنی اینکه بهشت و جهنم اکنون وجود ندارد و در آینده محقق میشود (همان، ج9، ص162؛ همو، 1360، ص114؛ همو، 1363، ص90) 5.
در این طرح، در عالم عقل که ناظر به نفس کل است، هم معاد جسمانی و هم معاد روحانی ملاحظه میشود که معاد روحانی، حظ روح و معاد جسمانی، حظ بدن است.