چکیده:
احمد بن محمد بن عیسی اشعری از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی (ع) و از راویان بزرگ شیعه در قرن سوم هجری به شمار میرود. همه فقها و همه علمای رجال درباره وثاقت وی اتفاق نظر داشتهاند و تردیدی در این باره وجود ندارد. بر اساس روایاتی که احمد اشعری درباره مقام امام معصوم نقل کرده، اعتقادات وی راجع به چیستی امامت، ضرورت وجود امام، ضرورت شناخت امام، علم امام، عصمت امام، ویژگیهای مشترک امامان، داشتن قدرت انجامدادن امور خارقالعاده، تعیین و نصّ بر امام، و ... بیان شده است. این مقاله نشان میدهد اعتقادات مطرح در قم و در قرن سوم، به طور عام، و اعتقادات احمد بن محمد بن عیسی اشعری، به طور خاص، تفاوت چندانی با اعتقادات رایج در میان شیعیان امروزی ندارد. البته در میان مباحث کلامیِ مطرحشده در روایاتی که احمد بن محمد بن عیسی اشعری نقل کرده، مباحث مربوط به امامت، نسبت به سایر مباحث، گستردگی بیشتری دارد که اهمیت و بحثبرانگیزبودنِ این موضوع را نشان میدهد.
Ahmad ibn Muhammad ibn ʿIsa al-Ashʿari is one of the companions of Imam Reda, Imam Javad and Imam Hadi (AS) and one of the great Shiʿite narrators in the third century AH. All jurists and scholars have agreed on his trustworthiness and there may not found any doubt in the field. According to the narrations transmitted by Ahmad Ashʿari about the status of the Infallible Imam, his beliefs about what Imamate is, the necessity of the existence of the Imam, the necessity of knowing the Imam, the knowledge of the Imam, the infallibility of the Imam, the common characteristics of the Imams, Imam`s state of having the power to do extraordinary things and ... have been explained. As explained in the article, the beliefs common in Qom and, common in the third century in general, and the beliefs of Ahmad ibn Muhammad ibn ʿIsa al-Ashʿari in particular do not differ from those common among Shiʿites today considerably. Of course, among the theological issues raised in the narrations narrated by Ahmad ibn Muhammad ibn ʿIsa al-Ashʿari, those related to Imamate are more extensive than other issues, and the fact shows the importance and controversial state of the issue.
خلاصه ماشینی:
این مقام و منصب، عهدی است از سوی خدا به رسول خدا (ص) و از ایشان به امام علی (ع) و همینطور یکی پس از دیگری تا به صاحبالامر برسد؛ و امامان در تعیین امام بعد از خود هیچ اختیاری نداشتند (صفار، 1404: 470، ح1) و فقط تصمیم و انتصاب الاهی را ابراز میکردند.
4. علم و عصمت امام از منظر احمد بن محمد اشعری خدا به واسطه امامان چشمههای دانش خود را جاری ساخت (همان)؛ و علمِ خدا از طریق ایشان در اختیار مردم قرار گرفته است (صفار، 1404: 11، ح3).
شناخت آن دانش منوط به شناختن آن عالِم است، و آن عالِم، رسول خدا (ص) و اهل بیت او هستند (همان: 6، ح1)؛ و انسان بدون مراجعه به اهل بیت (ع) به علم الاهی دست نمییابد، حتی اگر شرق و غرب عالَم را درنوردد؛ چراکه جبرئیل (ع) بر این خانه نازل شده است (کلینی، 1429: 2/328، ح1050).
امامان و انجامدادن امور خارقالعاده اهل بیت (ع) میتوانند به اذن خدا مرده را زنده کنند، کور [مادرزاد و غیره] و [بیماریهای لاعلاج مانند] پیسی را شفا دهند و بر روی آب راه روند؛ چراکه خدا هیچ چیز کمی به پیامبرانِ پیشین عطا نفرمود مگر اینکه آن را و بیشتر از آن را به حضرت محمد (ص) عطا فرمود؛ و هر آنچه نزد رسول خدا (ص) بود به حضرت علی (ع) عطا شد، و از ایشان به امام حسن و امام حسین (ع)، و از هر امامی به امام بعدی تا قیامت عطا گردید (همان: 269، ح2).