چکیده:
یکی از مهمترین شاخصههای ارتباط انسان با محیط، احساستعلق به مکان است که در راستای تداوم حضور انسان در مکان نقش تعیینکنندهایدارد. هدفاصلی این مطالعه بررسی عواملاجتماعی مؤثر بر احساستعلق میباشد که براساس دیدگاه جامعهشناختی جیکوبز، بنیامین، لینچ، پاکزاد و... بررسی شدهاست. با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه300 نفر ازساکنان 18سال به بالا با بیش از ده سال سابقه سکونت در شهربندرعباس به روش نمونهگیری هدفمند و خوشهایچندمرحلهای انتخاب شدند. اطلاعات گردآوریشده از طریق نرمافزار SPSS و با بکارگیری روشهای آماری نظیر توزیع فراوانی، تحلیلواریانس، همبستگیپیرسون و رگرسیون توصیف و تحلیل شد. طبق یافتههای پژوهش میانگین احساستعلق(27.85) درحد متوسط به بالا گزارش شدهاست، که عواملی همچون مدتاقامت، تحصیلات و منطقهمسکونی بر احساستعلق آزمودنیها اثرگذار بود. همچنین نتایج آزمون استنباطی نشانداد که بین تعاملاتاجتماعی، امنیتاجتماعی، خدماتمحلهای، تعاون و همکاری محلهای و مکانهای خاطرهساز با احساستعلق شهروندان رابطه قوی و معناداری وجوددارد؛ بدین معنا که با کاهش یا افزایش هریک از پارامترهای فوق، میزان احساس تعلق شهروندان نیز به همان نسبت تغییر میکند. نتایج آزمونرگرسیون مبین ایناستکه متغیرهای ذکرشده(37درصد) از احساستعلق شهروندان را تبیین میکنند؛ که به ترتیب مکانهای شاخص، تعاملات اجتماعی و همچنین امنیت اجتماعی بیشترین میزان تبیینکنندگی را داشتند.
خلاصه ماشینی:
همچنين نتايج آزمون استنباطي نشان داد که بـين تعـاملات - اجتماعي، امنيت اجتماعي، خدمات محله اي، تعاون و همکاري محله اي و مکان هاي خاطره ساز بـا احساس تعلق شهروندان رابطه قوي و معناداري وجوددارد؛ بدين معنا که بـا کـاهش يـا افـزايش ١- استاديار گروه علوم اجتماعي دانشگاه هرمزگان yahoo.
صفري و موسوي (١٣٩٥) نيز در پژوهش خـويش بـا موضـوع "رشـد شـهرگرايي و احساس تعلق محله اي" با هدف بررسي تأثير رشد شهرگرايي بر واقعيت احسـاس تعلـق محله اي با روش پيمايشي به اين نتيجه دست يافتـه انـد کـه بـين سـبک زنـدگي شـهري، گرايش به روابط گسترده در شهر و دلبستگي به مکان شهري با احساس تعلـق محلـه اي، همبستگي منفي و معنادار وجود دارد.
همچنين لطفيکزج (١٣٩٥) در پايان نامه خود با موضوع "بررسي ميـزان حـس تعلـق مکان در روستاهاي ادغام شده در شهر" دريافت که ميزان حس تعلـق مکـان درروسـتاي اردبيل پايين تر از حد متوسط است ؛ همچنين نتايج نشان داد هر چه مدت زمان سـکونت ، ميزان خدمات شهري، امنيت محله ، فعاليت هاي اجتماعي و جمعي ساکنان محلـه ، کيفيـت زيست محيطي محله و کيفيت مسکن ساکنان بيشتر گـردد، حـس تعلـق مکـاني سـاکنان روستاي ادغام شده گلمغان نيز، افزايش مييابد.
همچنين ، قاسمي و همکاران (١٣٩٣) در پژوهش "ارزيـابي حـس تعلـق بـه مکـان ساکنان شهرهاي جديد" هشتگرد به اين نتيجه دست يافتند کـه بـين چهـار متغيـر مـدت سکونت ، احساس امنيت ساکنان در محل ، رضايت از دسترسي به خدمات شهري و ميزان فعاليت هاي اجتماعي و جمعي با حس تعلق مکاني رابطۀ معناداري وجود دارد.