چکیده:
با پایان جنگ چهانی دوم، تلاش عمومی در میان اندیشمندان مختلف برای درک فرایند توسعه انجام پذیرفته است. در این بین حکمرانی به عنوان مفهومی جدید در ادبیات توسعه توجه را جلب نموده است. حکمرانی مطلوب دارای شاخص هایی است که می تواند موجبات توسعه اقتصادی را فراهم آورد. در این راستا هدف مطالعه حاضر بررسی حکمرانی و توسعه اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران است. فرضیه پژوهش این است که بهبود شاخص های حکمرانی می تواند اثرات معناداری بر ارتقاء شاخص های توسعه از قبیل درآمد سرانه بالاتر، امید به زندگی بالاتر، سطح بهداشت و سلامت بالاتر، گسترش فناوری اطلاعات در جامعه، آموزش عمومی و تخصصی مطلوب تر، نرخ باروری کمتر زنان، نرخ مرگ و میر کمتر کودکان، نرخ بیکاری پایین تر و افزایش رفاه اجتماعی داشته باشد. مدل نظری این پژوهش براساس نظریه دولت توسعه گرا است. نتابج پژوهش نشان می دهد که بهبود شاخص های حکمرانی مستقل از موقعیت جغرافیایی می تواند اثرات معناداری بر ارتقاء شاخص های توسعه و بنابراین افزایش رفاه اجتماعی داشته باشد، اما با بررسی مطالعات انجام گرفته می توان گفت که با توجه به نوع حکمرانی حاکم بر ایران، فرایند توسعه اقتصادی ایران در دوره های مختلف زمانی بعد از انقلاب، شرایط متفاوتی را سپری نموده است و در هر دوره ای هر یک از شاخص های حکمرانی وضعیت متفاوتی را سپری نموده اند.
With the end of the Second Chiian War, a general effort has been made among various thinkers to understand the development process. In the meantime, governance as a new concept in development literature has attracted attention. Good governance has indicators that can drive economic development. The purpose of this study was to investigate the governance and economic development of the Islamic Republic of Iran. The research hypothesis is that improving governance indicators can have significant effects on promoting development indicators such as higher per capita income, higher life expectancy, higher health and well-being, expansion of information technology in society, favorable public and specialized education- In other words, women have lower fertility rates, lower child mortality rates, lower unemployment rates and increased social welfare. The theoretical model of this research is based on the theory of developmental government and the data and data are collected qualitatively using library and internet resources and analyzed in a descriptive-analytical manner. The results show that the improvement of governance indices independent of geographical location can have significant effects on the promotion of development indices and thus increase social welfare, but it can be inferred from the studies conducted. The type of government ruling Iran, the process of economic development of Iran during the different periods after the revolution, has experienced different conditions and in each period of each of the indicators of governance have been different situation.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اينکه حکمراني خوب ، مديريت شفاف و پاسخگو در يک کشور با هدف تضميني توسعه اقتصادي و اجتماعي عادلانه و پايدار است و همچنين حکمراني خوب نتيجه تعامل و کارکرد همه قواي يک کشور است ؛ دولت ها با تکيه بر اين مفهوم و ارائه شاخصه هاي آن در حيطه کشور ميتوانند جايگاهي مستحکم براي خود در ميدان شهروندان بيابند.
دولت توسعه گرا، دولتي است تعامل گرا و نهادساز که از طريق ايجاد نظام هاي انگيزشي، حمايتي و قانوني، فراهم کننده عدالت اجتماعي، هماهنگ کننده جامعه با فضاي جهان ي و بسترساز رشد و توسعه بوده ، ضمن مشارکت با بخش خصوصي به توليد کالا و خدماتي که بازار به علت شرايط نهادي و سازماني قادر به پاسخگويي به نيازهاي عمومي نيست ميپردازد و ثبات ، رفاه و کارآمدي اقتصاد را تضمين مينمايد (مقداري ، ١٣٨٧: ٣٢).
کنترل فساد که يکي از اهداف و وسايل حکمراني خوب است ، مستقيما باعث حفاظت از حقوق مالکيت و آزاديهاي مدني و استقلال قضايي شده ، کيفيت زندگي مردم کشور را ارتقاء داده و در جهت تحقق حقوق بشر، پايداري سياست - هاي سالم اقتصادي و نهادي، توسعه سرمايه انساني و ريشه کني فقر پيش ميرود (دقيقي اصلي و همکاران ، ١٣٩٢: ٤).
٥. بررسي شاخص هاي حکمراني در جمهوري اسلامي ايران بحث حکومت و دولت و روش هاي مديريت بخش عمومي سال هاست در کشور به صورت جريان هاي ضعيف و منفعل جريان داشته است ، اما حکمراني خوب به عنوان الگويي جدي د براي توسعه پايدار و تأثير ساختار اقتصادي در اين فرآيند در دهه هاي اخير جاي گاه والايي را به خود اختصاص داده است .