چکیده:
غرب در سدههای اخیر اندیشههای نوینی را در عالم سیاست پدید آورده است. سکولاریسم، دموکراسی، ناسیونالیسم، سوسیالیسم، فاشیسم و لیبرالیسم از جمله این اندیشههاست. تحقیق پیشرو کوشیده است این اندیشهها را از نگاه اقبال لاهوری یکی از تحصیلکردگان در غرب و آشنا با فرهنگ مغربزمین مورد تحلیل انتقادی قرار دهد. با توجه به اینکه پیشرفت و چیرگی غرب بر دیگر ملتها سبب ارزشمندی تمدن جدید و بهویژه قداست تفکر سیاسی مدرن در اذهان بسیاری شده است، این بررسی میتواند گامی مهم در فهم اندیشه سیاسی غرب بهعنوان رقیب اندیشه اسلامی و نیز نقد بتشدگی و غربپرستی بهشمار آید. این پژوهش که بهصورت توصیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانهای صورتبندی شده است، مشخص نمود که اقبال، اگرچه به برخی از این باورهای سیاسی روی خوش نشان داده و بعضی از محاسن آن را پسندیده و از آن سود برده است و حتی در پارهای از زمانها نسبتبه برخی از آنها متعصب بوده، اما با کلیت آنها مخالف است و آنها را مانع و دشمن سعادت و حیات سیاسی بشر میداند.
خلاصه ماشینی:
بـا توجـه بـه اينکه پيشرفت و چيرگي غرب بر ديگر ملت ها سبب ارزشمندي تمدن جديد و به ويـژه قداسـت تفکـر سياسـي مـدرن در اذهان بسياري شده است ، اين بررسي ميتواند گامي مهم در فهم انديشۀ سياسي غرب به عنوان رقيب انديشـۀ اسـلامي و نيز نقد بت شدگي و غرب پرستي به شمار آيد.
بنابراين ، پرسش اصلي، در واقع تحليل و نقد انديشه هاي سياسي مدرن از منظر اقبال اسـت و پرسـش هـاي فرعـي، دربارٔە ماهيت و ارزش هر يک از اين انديشه ها از ديدگاه او خواهد بود.
طرح انديشۀ اقبال لاهوري (معمار و بنيان گذار فکري جمهوري اسلامي پاکستان ) از آن جهت اهميـت دارد کـه وي از پيشگامان مواجهه با غرب است و حتـي پـيش از ديگـران از فروپاشـي تمـدن مـدرن خبـر داده اسـت ؛ لکـن سوگمندانه هنوز بسياري از انديشمندان و روشنفکران مسـلمان فريفتـۀ جـذابيت انديشـه هـاي سياسـي غـرب انـد و دستاوردهاي آن را شاهد اين دلباختگي ميدانند.
اين کلمه را در لغت ، مليگرايي، وطـن پرسـتي، اسـتقلال طلبـي و مانند آن معنا کرده اند (نوروزي خياباني، ١٣٧٠، ص ٣١٦)؛ اما در تعريف اصطلاحي ايـن واژه ، بـه رغـم کوشـش هـاي متعدد و عدم سودمندي تعاريف ارائه شده (وينست ، ١٣٧٨، ص ٣٣٢)، ميتوان ناسيوناليسم را نوعي گرايش فکري بـه برتري نژاد و ملت و حاکميت آن ، بر نژادها و ملت هاي ديگر جهان به شمار حساب آورد (آقابخشي، ١٣٦٣، ص ١٧٢).