چکیده:
همواره نحوه کیفر و نوع و میزان عادلانه آن از دغدغههای جوامع بشری بوده نظام حقوقی ایران نیز به تبعیت از فقه امامیه سعی برآن دارد تا مجازاتهای عادلانه و سازنده ارائه دهد. لذا ضروت دارد که تحقیقی در خصوص شناسایی فلسفه و مبانی کیفر در نظام حقوقی ایران و فقه صورت گیرد. هدف از انجام این مقاله بررسی تحلیل و بررسی فلسفه کیفر و مبانی آن در فقه و حقوق است. برای تحقق این هدف از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی بهره مند شده و روش گرد آوری دادهها نیز روش کتابخانهای است. مهمترین نتایج بدست آمده در مقاله حاضر این است که در اصول حاکم برمبانی حقوق کیفری عبارتاند از؛ اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها، اصل تفسیر مضیق قوانین کیفری، اصل تساوی مجازاتها، اصل شخصی بودن مجازاتها، بهعلاوه، اجرای مجازات منوط به تحقق شرایطی است، از جمله بلوغ، عقل، و... مجرم. فقه به عنوان یک نظام حقوقی مستقل مبانی خاصی در کیفرگذاری خود اتخاذ نموده و قانون گذار ایران نیز به تبعیت از فقه سعی بر آن دارد تا فقه امامیه را نصب العین خود قرار دهد. اهتمام جدّی اسلام به حفظ نظام جامعه اسلامی و برپا داشتن امنیت و عدالت، وحمایت از ارکان و مصالح عام آن یعنی دین، عقل و نظم عمومی جامعه، جبران خسارت، تشفی خاطر، مصلحت جامعه و... است.
خلاصه ماشینی:
(ابراهیم پور1393، ص9) بند اول: اصل منصوص بودن جرایم و مجازات ها(قانونی بودن) اصل منصوص بودن که در حقوق جزای عمومی به عنوان اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها تعبير می شود بدین معنی است که افعال ارتکابی و ترک فعل هایی که از ناحیه افراد سر می زند تا زمانی که مشمول امر و نهی شارع و قانون گذار قرار نگرفته جرم تلقی نمی گردد و تا زمانی که مجازاتی برای آن ها از ناحيه شارع یا قانون گذار در نظر گرفته نشده قابل مجازات نیست در واقع اصل مذکور یک اصل امتنانی بوده و در جهت رعایت حال بندگان می باشد.
(بن بابویه صدوق، 1431، ج ۴، ص۲۷۲) قوانین اسلام همه جانبه نگر است، بر خلاف اندیشه های کیفری غرب که در میان آنها یک نظریه جامع که فاقد اشکالات سایر نظریات و دارای جمیع محسنات مطرح شده برای آنها باشد وجود ندارد بلکه به تناسب پیشرفت تدریجی در فرهنگ جوامع نگاهی جدید در نحوه کیفر دهی به مجرمین به وجود آمده است، یعنی در اعمال مجازات، اجرای عدالت، حفظ مصلت فرد و اجتماع و استحقاق مجرم همه را لحاظ کرده و متناسب با جرم ارتکابی مجازات تعیین و اعمال می شود ؛ از دیگاه اسلام اگر چه مجرم مستحق کیفری متناسب با عمل خویش است ولی این صرفا یک حق و نه یک تکلیف است، بر خلاف نظر برخی از مکاتب غربی که مجازات و اعمال آن را یک تکلیف غير قابل نقض می دانند و بنابراین در مواردی می توان از آن صرف نظر نمود و نه تنها بدی را با بدی پاسخ نداد بلکه آن را با خوبی دفع کرد، که آموزه های اسلام مسلمانان را از خشونت در روابط اجتماعی به هر شکلی باز داشته و به رحمت و عفو و گذشت و مدارا دعوت می کنند.