چکیده:
حوزه های علمیه در ایجاد و حفظ ارزش های انقلاب اسلامی از نقش قابل اعتنایی برخوردار هستند. به این جهت دشمنان انقلاب اسلامی برای پیشبرد اهداف خود درصددند حوزه های علمیه را به عامل زوال و فنای انقلاب مبدل نمایند. از این رو با ایجاد و بهره مندی از پیشران های آنتی تز انقلاب اسلامی در حوزه های علمیه زمینه انحطاط و افول انقلاب از درون حوزه های علمیه را دنبال می نمایند. در این پژوهش با مصاحبه از صاحب نظران حوزوی و روش تحلیل مضامین، پیشران های آنتی تز انقلاب اسلامی در حوزه های علمیه سنجیده شده اند. پیشران های آنتی تز انقلاب اسلامی در حوزه های علمیه که در این پژوهش شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفته اند عبارتند از: تضعیف منزلت اجتماعی، استحاله ارزش ها و مبانی انقلاب اسلامی، ناکارآمدسازی حوزه های علمیه در مدیریت مسایل اجتماعی، تقویت جبهه ها و جریان های مخالف در حوزه های علمیه، ابهام افزایی، فقدان هوش راهبردی و گسترش و ترویج واپس گرایی در حوزه های علمیه.
للحوزات العلمیة (بصفتها معاهد دینیة) دور لا یستهان به فی ایجاد قیم الثورة الإسلامیة وثباتها. وهذا هو ما دفع أعداء الثورة الإسلامیة الی السعی لتحویل الحوزات العلمیة الی عامل للقضاء علی هذه الثورة. ومن هنا فقد اهتموا بایجاد وتوظیف دوافع مناهضة الثورة الإسلامیة فی الحوزات العلمیة لجعلها سببا لانحطاط وافول الثورة من داخل الحوزات العلمیة. أجری هذا البحث تقییما لدوافع مناهضة الثورة الإسلامیة فی الحوزات العلمیة من خلال اجراء لقاءات مع أصحاب النظر فی أوساط الحوزات العلمیة، بمنهجیة تحلیل المضامین. دوافع مناهضة الثورة الإسلامیة فی الحوزات العلمیة، التی التی توصل الیها هذا البحث وأجری تحلیلا لها عبارة عما یلی: إضعاف المکانة الاجتماعیة، واستحالة قیم ومبادئ الثورة الإسلامیة، جعل الحوزات العلمیة عاجزة عن ادارة الشؤون الاجتماعیة، ودعم الاتجاهات والتیارات المعارضة فی الحوزات العلمیة، تکریس أجواء الغموض، الافتقار الی الذکاء الاستراتیجی، ونشر وترویج التخلف فی الحوزات العلمیة.
Theological seminaries have a significant role in creating and maintaining the values of the Islamic Revolution. For this reason, the enemies of the Islamic Revolution, in order to advance their goals, sought to turn the seminaries into the cause of the decline and destruction of the Revolution. Therefore, by creating and using the driving forces of the antithesis of the Islamic Revolution in the seminaries, they intend to degenerate and decline the revolution from within the seminaries. In this study, the antithesis of the Islamic Revolution in theological seminaries have been measured by interviewing seminary experts and the method of content analysis. The antithesis drivers of the Islamic Revolution in the seminaries that have been identified and analyzed in this study are: weakening social status, transforming values and principles of the Islamic Revolution, causing seminaries` disability in the management of social issues, strengthening opposing currents in seminaries, increasing ambiguity, lack of strategic intelligence and expanding and promoting reactionary in seminaries.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش منظور از پيشرانهاي آنتيتز انقلاب در حوزههاي علميه، آن دسته از عوامل مهم و كليدي در حوزههاي علميه هستند كه مورد توجه دشمن قرار گرفته و سعي دارد براي تدوين سناريوهاي مقابله با انقلاب اسلامي، با شناسايي و تمركز بر آنها، سناريوهاي سقوط انقلاب اسلامي از درون حوزههاي علميه را تدوين و اجرا نمايد.
دشمن سعي دارد با استفاده از پيشرانهاي آنتيتز انقلاب در حوزههاي علميه زمينه بيگانگي حوزه با انقلاب و خودبيگانگي حوزويان با مباني و اهداف انقلاب اسلامي را در حوزههاي علميه، مرجعيت و روحانيت گسترش دهد تا به اهداف خود دست يابد.
تضعيف منزلت اجتماعي حوزههاي علميه ميتواند بهعنوان يك عامل كليدي براي تخريب و مقابله با انقلاب اسلامي مطرح شود، درواقع دشمن با درك اين مهم سعي دارد تا جبهه مقابله با نظام و انقلاب اسلامي را در زمين روحانيت و حوزههاي علميه ايجاد نمايد و با استفاده از آن، اهداف و مقاصد شوم خود را دنبال نمايد.
ازاينرو دشمن با تضعيف منزلت اجتماعي حوزههاي علميه سعي دارد ريشههاي فكري و هدايتگري انقلاب را هدف قرار دهد و از اين طريق اهداف خود را دنبال نمايد.
دشمن نيز با ترويج روحيه بيتفاوتي در حوزويان قصد دارد اهتمام و دغدغه حوزويان در كادرسازي براي انقلاب و نظام را فروكاهيده و از اين طريق نقش حوزههاي علميه در مديريت امور و مسائل اجتماعي را تضعيف نمايد.
(مصاحبه حجت الاسلام قمرزاده، 5/11/1397) درواقع دشمن بهمنظور ايجاد و تقويت جريانهاي مخالف انقلاب در حوزههاي علميه بر عنصر اساسي و مهم در شكلگيري انقلاب اسلامي كه همان مرجعيت شيعه ميباشد تمركز نموده است.