چکیده:
این نوشتار برآن است که به بررسی مساله شرور و رابطه آن با آفرینش شیطان در نظام احسن بپردازد. مساله شر همواره چالشی برای بشر بوده است و سوالات بسیاری را با خود به همراه داشته است. یکی ازآن سوال های مهم سازگاری شری چون خلقت شیطان با وجود خداست. بدون تردید آفرینش شیطان و وجود او شر محض است. از طرفی دیگر می دانیم نظام آفرینش بهترین نظام ممکن است که خداوند با توجه به خیر محض بودن آن آفرید. در این جا مساله ای رخ می نمایدکه عالم خلقتی که بهترین نظام است، با خلقت شیطان که شر محض است، چگونه تناسب دارد و چرا خدایی که خیر محض است، شیطانی بیافریندکه فعل او اغواگری و اضلال وگمراه کردن آدمیان است. زیرا نظام احسن اقتضاء داردکه خداوند تمامی اسباب تکامل آدمی را فراهم سازد. پس آفرینش موجودی چون شیطان با حکمت بالغه الهی و وجود نظام احسن سازگار نیست. ملاصدرا براساس مبانی حکمت متعالیه معتقد است که خداوند ابلیس را که موجودی از موجودات است آفرید و این موجود چون صاحب اختیار و اراده است، از رهگذر اختیار و اراده راه گمراهی را در پیش گرفته و دیگران را به وسوسه وگمراهی می کشاند. علاوه براین نکته، موجودات وجود فی نفسه و لغیره دارند، وجود فی نفسه او خیر است و از آنجایی که بالنسبه به ما آدمیان و انسان ها اغواگری و اضلال می کند، شر است. این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی به تجزیه و تحلیل این موضوع می پردازد و درصدد است چگونگی نسبت خلقت شیطان و مساله شرور را با توجه به نظام احسن براساس حکمت صدرایی موردکاوش قرار دهد و زوایای بحث را بررسی نماید.
The issue of shame has always been a challenge for humanity and has brought
with it many questions. One of the important questions, to which an important
part of the philosophy of religion has been devoted, is the compatibility of evil
such as the creation of Satan with God. There is no doubt that the creation of
Satan and his existence is pure, On the other hand, we know that the system of
creation and the world of creation is the best possible system and the best system
that God created in order to be pure good. It occurs in this season that the world
of creation, which is the best system, fits in with the creation of Satan, who is
pure shame, and why God, who is pure good, Satan creates that the act of
seduction is to mislead and mislead people, under the good order that God
provides all the means of human development. And the creation of a creature
such as Satan is not compatible with the mature wisdom of God and the existence
of a good system; in other words, God's benevolence is challenged by the
creation of Satan, which is pure shame. Philosophers, and especially Mulla Sadr,
based on the principles of transcendent wisdom, believe that God created Iblis,
who is a creature of beings, and that this creature has authority, Through the will
and the will, he takes the path of misguidance and leads others to temptation and
misguidance, Existence is itself recent, and as it relates to us humans, it is evil.
خلاصه ماشینی:
این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی به تجزیه و تحلیل این موضوع میپردازد و درصدد است چگونگی نسبت خلقت شیطان و مساله شرور را با توجه به نظام احسن براساس حکمت صدرایی موردکاوش قرار دهد و زوایای بحث را بررسی نماید.
مساله شرور در فلسفههای مسیحی نیز مورد بحث فراوان و جدی بوده است و کسی مانند اگوستین قدیس، یکی از حکیمان و متکلمان بزرگ مسیحی، برای اثبات اینکه نظام عالم با وجود اینکه شرور اخلاقی درآن وجود دارد، در عینحال بهترین نظام ممکن است، چنین میگوید: «سخاوت خداوند که برآمده از خیر بودن اوست، اقتضا دارد که از آفریدن امتناع نورزد، حتی آن مخلوقی که او از پیش میداند نه تنها مرتکب گناه میشود بلکه بر اراده گناه باقی خواهد ماند (رک: پلانتینجا، 1376، ص 67).
مکی(م1981) فیلسوف آکسفورد بود که چالش خداناباورانه را چنین تلخیص کرد: «سه قضیه: خدا قادر مطلق و خیر مطلق است، با این همه شر نیز وجود دارد؟ به نظر میرسدکه میان این قضایا تناقضی درکار است به گونهای که اگر دوتای از آنها صادق باشند، قضیه سوم کاذب است.
این بحث جنبههای مختلفی داردکه در این نوشتار به رابطه مساله شر وآفرینش شیطان، که از شرور است توجه شده است و به چگونگی ارتباط شیطان با نظام احسن الهی پرداخته میشود.
حکمت وجود شیطان باتوجه به اهمیت نظام احسن هستی، چرا خداوند شیطان را که کارش اغواگری و وسوسه است، میآفریند؟ مگردر بهترین عالم آفرینش نباید تمام اسباب تکامل آدمی فراهم باشد؟ برای تبیین این موضوع دو برهان اقامه شده است.