چکیده:
هدف این پژوهش بررسی و مقایسة اثربخشی آموزش سرمایههای روانشناختی و درمان فعالسازی رفتاری بر امید دانشجویان دختر خوابگاههای دانشگاه اصفهان در نیمسال دوم سال تحصیلی 1397ـ1398 بود. طرح پژوهش نیمهتجربی از نوع پیشآزمونـ پسآزمون همراه با گروه گواه بود. برای اندازهگیری امید از پرسشنامة امید اشنایدر و همکاران (1991) استفاده شد. روش نمونهگیری داوطلبانه بود. ابتدا روی 45 نفر داوطلب شرکت در تحقیق پیشآزمون اجرا شد. سپس آنها بهطور تصادفی به سه گروه واگذار شدند و از سه گروه، به صورت تصادفی دو گروه بهعنوان گروه آزمایشی 1 و 2 و گروه دیگر بهمنزلة گروه گواه در نظر گرفته شد. آنگاه دو گروه آزمایشی به ترتیب تحت درمان فعالسازی رفتاری و آموزش سرمایههای روانشناختی قرارگرفتند، اما گروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات مداخله، برای هر سه گروه (جمعاً 38 نفر) پسآزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشاندهندة معنادار بودن تفاوت نمرههای پسآزمون امید مجموع گروههاست (008/0=P). مقایسة زوجی نشان داد که هر دو نوع مداخلة آموزش سرمایههای روانشناختی و درمان فعالسازی رفتاری موجب افزایش معنادار امید در مقایسه با گروه گواه شده است (به ترتیب 003/0=P و 019/0=P)، اما دو گروه آزمایشی از نظر نمرههای امید با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند. از یافتهها چنین نتیجه گرفته میشود که بهرغم اینکه درمان فعالسازی رفتاری از روشهای سنتی مبتنی بر درمان اختلالات روانشناختی و آموزش سرمایههای روانشناختی از مداخلات مبتنی بر روانشناسی مثبت است، هر دوی این مداخلهها بر متغیر امید تأثیر دارند و میتوان از هر دوی آنها برای افرایش امید استفاده کرد.
The purpose of this study was examining and comparing the effectiveness of psychological capital training and behavioral activation therapy on hope among female students of Isfahan University dormitories in the second semester of the academic year 97-98. The research design was pre-test and post-test with control group. The Hope Questionnaire (Schneider Et al 1991) was used to measure hope. The method of sampling was voluntary. First the pre-test was conducted on 45 volunteers. They were then randomly assigned to three groups and of the three groups, two groups were randomly assigned to experimental group 1 and 2 and the other group as control group. Then the two experimental groups received behavioral activation therapy and psychological capital training, respectively; but the control group not received intervention. After the intervention sessions, post-test was administered for all three groups (38 persons in total).The results of analysis of covariance showed significant difference between the post-test hope scores of the groups(P=0.008); Paired comparisons showed that both psychological capital training and behavioral activation therapy significantly have been increased hope as compared to the control group (P = 0.003 and P = 0.019 respectively), but the two intervention groups did not differ significantly in hope scores. The findings suggest that both psychological capital training and behavioral activation therapy can be used to increasing hope.
خلاصه ماشینی:
از يافتـههـا چنـين نتيجـه گرفته ميشود که بهرغم اينکه درمان فعالسازي رفتاري از روشهاي سنتي مبتني بر درمان اختلالات روانشـناختي و آموزش سرمايههاي روانشناختي از مداخلات مبتني بر روانشناسي مثبت است، هر دوي اين مداخلهها بر متغير اميـد تأثير دارند و ميتوان از هر دوي آنها براي افرايش اميد استفاده کرد.
همانگونه که ملاحظه ميشود، در مورد اثربخشي آموزش سرمايههاي روانشناختي بهمنزلة يکي از مداخلات مبتني بر رويکرد روانشناسي مثبت و درمان فعالسازي رفتاري بهمنزلة يکـي از درمانهاي نسبتا جديد اختلالات رواني، بهويژه افسردگي، بر سـاير متغيرهـاي روانشـناختي تحقيقاتي انجام شده است، اما در مورد بررسي و مقايسة اثربخشي اين دو نوع مداخله بـر اميـد تحقيق منتشرشدهاي يافت نشد و اين امر خلأ پژوهشي موجود و جنبة نوآورانه ايـن تحقيـق را نشان ميدهد و اهميت و ضرورت انجام آن را روشن ميکند.
در تبيين تأييدنشدن فرضية سوم مبني بر تفاوت اثربخشي آموزش سرماية روانشـناختي و درمان فعالسازي رفتاري بر اميد ميتوان گفت درست است که درمـان فعـالسـازي رفتـاري از ابتدا بيشتر براي درمان افسردگي طراحي و به کار برده شـده و در ايـن امـر بـراسـاس شـواهد حاصل از تحقيقات موفق هم بوده است، اين نوع درمان به جاي تمرکز صرف بـر کـاهش علائـم آسيبشناختي به افراد آموزش ميدهد که چگونه با بالابـردن ميـزان فعاليـتهـاي خوشـايند و موفقيتآميز، رضايت از زندگي خويش را بالا ببرند [٢٦].