چکیده:
ساختار جمله، در زیبایی متن ادبی و نیز در القای مفاهیم و مضامین آن، کارکردی اساسی دارد. جمله باید بهگونهای ترکیب یابد که موقعیت حال و مقام در آن رعایت شود و واژگان باید به نحوی در کنار هم قرار بگیرند که از همنشینی و جانشینیشان آوایی هماهنگ و گوشنواز به سمع برسد و چینش آنها نمایانگر مقصود و محتوای متن باشد. خطبة اشباح، از جمله خطبههای غرّا و باعظمت مولای متقیان، حضرت علی (ع) است که افزون بر معانی و محتوای ژرف، سرشار از زیباییهای ساختاری است. یکی از این زیباییهای مشهود در خطبة مذکور، ایقاع توازی است که برخاسته از بسامد بالای همسانهای ساختاری در سطح بافتهای صرفی و نحوی متن خطبه است که در نهایت، به شکلگیری موسیقی کلی آن متن کمک میکند. این جستار در پی آن است تا با رویکرد توصیفی – تحلیلی ایقاع توازی، ارتباط آن با معانی و محتوای دینی و نیز میزان بسامد آن را در خطبة اشباح بررسی کرده، گوشهای از بلاغت بینظیر نهج البلاغه را به نمایش بگذارد و گامی هرچند کوچک به سوی فهم زیباییهای ساختار و محتوای این کتاب ارزشمند بردارد. نتایج این پژوهش، حاکی از آن است که هر دو نوع ایقاع توازی (توازی مزدوج و توازی مفرد) در این خطبه به چشم میخورد؛ هرچند بسامد ایقاع توازی مزدوج نسبت به ایقاع توازی مفرد، بیشتر است.
The structure of the sentence serves a fundamental function in the beauty of the literary text and inducing its concepts and themes. The sentence should be combined in a way that the audience position is considered. The vocabulary must be put together in a way that their syntagmatic and paradigmatic reach to ear a harmonic and subtle rhythm and their arrangement reflects the purpose and content of the text. The Al-Ashbah Sermon is one of the remarkable sermons of Imam Ali (as) that in addition to deep meanings and contents is full of structural charm beauties. One of these appeals appearing in this speech is the parallelism Rhythm that came from the frequency of structural equivalents on the surface of the syntactic textures of the sermon text; which ultimately helps to formulate the general music of that text. This research intends to study parallelism Rhythm and its relation with religious meanings and content and its requirements to study its frequency in this sermon with a descriptive-analytical approach to illustrate the unique rhetoric of Nahj al-balagha. This article also tries to take a modest step towards understanding the beauty of the structure and content of this valuable book. The results of this study indicate that both types of parallelism Rhythm (singular parallelism and binary parallelism) are observed in this sermon, although the recurrence of binary parallelism is greater than the singular parallelism.
خلاصه ماشینی:
يکي از اين زيباييهاي مشهود در خطبۀ مذکور، ايقاع توازي است که برخاسته از بسامد بالاي همسان هاي ساختاري در سطح بافت هاي صرفي و نحوي متن خطبه است که در نهايت ، به شکل گيري موسيقي کلي آن متن کمک ميکند.
اين جستار در پي آن است تا با رويکرد توصيفي – تحليلي ايقاع توازي، ارتباط آن با معاني و محتواي ديني و نيز ميزان بسامد آن را در خطبۀ اشباح بررسي کرده ، گوشه اي از بلاغت بينظير نهج البلاغه را به نمايش بگذارد و گامي هرچند کوچک به سوي فهم زيباييهاي ساختار و محتواي اين کتاب ارزشمند بردارد.
پيشينۀ پژوهش تاکنون پژوهشي مستقل به زبان فارسي دربارٔە ايقاع توازي در خطبۀ اشباح انجام و منتشر نشده ؛ اما در مقالاتي به شرح زير، استطرادا و به نحوي موجز به اين موضوع پرداخته شده است : مقالۀ «بررسي و تحليل سبک شناسي آوايي خطبه هاي نهج البلاغه » نوشتۀ غفوريفر و همکاران (١٣٩٥) که در آن ، عناصر سبک ساز آوايي خطبه هاي نهج البلاغه و ميزان انسجام اين عناصر در هم آوايي با مفاهيم مورد نظر امام علي(ع ) مورد بررسي قرار گرفته است .
(رجوع شود به تصویر صفحه) در اين بخش از خطبه نيز بين دو جملۀ «فحجته /بالتدؤ/بير/ ناط/قه » و «دلالته علي اؤلمؤبد/ع / قا/ئمه »، توازي مزدوج به چشم ميخورد که از هماهنگي ترکيب نحوي واژگان ايجاد شده و سبب جلب توجه مخاطب به مفهوم جمله گرديده است .