چکیده:
مدح و ستایش حضرت محمد(ص) در شعر عربی و فارسی شاعران بزرگی دیده میشود، صفی الدین حلی(677-744ق) و شاعر شروان، خاقانی(520-595ق)، اشعار زیبایی را در مدح و ثنای رسول اکرم(ص) سرودهاند. صفی الدین حلی بیشتر به کرامات پیامبر و بیان مفاهیم کلی پرداخته است و از ذکر ویژگیهای اجتماعی مثل روح عدالت طلب پیامبر باز مانده است و مدائح صفی الدین حلی متأثر از اندیشههای کلامی است که متفکرین زمان را به خود مشغول داشته است. فرضیه این پژوهش در پی آن است تا نشان دهد که این دو شاعر در عین اینکه از یکدیگر تإثیر نپذیرفتهاند، چگونه با دیدگاهی نزدیک و مشابه به یکدیگر به بیان فضائل وکرامات پیامبر اکرم پرداختهاند. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی- توصیفی و بر اساس منابع کتابخانهای است. هدف مقاله حاضر این است تا وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه این دو شاعر را درباره مدح حضرت محمد مصطفی(ص) بررسی کند. چراکه این تطبیق مبتنی بر مکتب آمریکایی است.
خلاصه ماشینی:
تقـارن مـيلاد حضـرت 238ستايش پيامبر(ص ) در آيينه بررسي و تطبيق اشعار صفي الدين حلي و خاقاني/ ٢٣٩ محمد(ص ) و خاموش شدن آتشـکده فـارس و شکسـتن کنگـره ايـوان مـدائن و خـواب انوشيروان به بيان هاي مختلفي آمده است : ومن اخمـدت مع وضعه نـار فـارس وزلزل عـــنها عرشـــها وسـريرها خمــــدت لفضـــل ولادک النيران وانشـــق من فرح بـک الايــــوان وتزلــزل النادي واوجــــس خيفـۀ من هـــول رويــــاه انوشــــروان (حلي، ١٩٨٣: ٧٧و٧٩) شاعر شرواني شکستن بت ها و کنگره ايوان مدائن را در زمره معجزات نبي اکـرم (ص ) ميداند اما متناسب با اين بحث نيز ميتوان آن را ذکر کرد: عجب ني در شـب مـيلاد احمـد نگون سـار آمـده اصـنام بـرهمن (خاقاني، ١٣٧٤: ٣٢٠) محم=د(ص) و ديگر انبياء الهي صفي الدين حلي در وصف حضرت به ذکر ايشان در تـورات ، انجيـل ، زبـور و شـهادت حضرت موسي و عيسي عليهم السلام به آمدن او اشاره ميکند.
خاقـاني ميخواهد با استناد به روايات و اخبار برتري حضرت محمد(ص ) را نشان دهد: شاعر جان يافتن حضرت آدم را به دم حضرت محمد(ص ) ميداند و وجود ايشان را آراينده ذات آدم ميداند: اي نقـــطه ذات هر دو عـالم قائــــم بـــه دم تو ذات آدم (خاقاني، ١٣٧٤: ١٥٣) آدم که کلاه فطـــــرت افتاد از خــاک اديـم نــسل تو زاد خورشيد و سهي گردشي هم گلـــــگـونه ده اديــــم آدم (خاقاني، ١٣٣٣: ١٥٤) به تعبيري آدم را عطسه (زاده و فرزند) پيامبر ميداند: عطسه او آدم است ، عطسه آدم مسيح اينت خلف کز شرف عطسه او بود باب (خاقاني، ١٣٧٤: ٤٣) 240ستايش پيامبر(ص ) در آيينه بررسي و تطبيق اشعار صفي الدين حلي و خاقاني/ ٢٤١ البته شاعر فارسي زبان قرن ششم ما به اين مسـأله هـم در «تحفـۀ العـراقين » و هـم در ديوان اشاره کرده است و آن را از نشانه هاي علو مرتبت پيـامبر اسـلام (ص ) تصـور کـرده است .