چکیده:
از همان آغازِ ظهور اسلام، اختلافاتِ عمیقی در میان مسلمانان پدید آمد که باعث شکلگیری جریانات فکری اسلامی گردید و تا به امروز استمرار دارد. جریان سلفیگرا به دلیل فعالیتهای مسلحانه، برجستگی ویژه ای در دوران معاصر یافته است به طوری که این سوال مطرح می شود که چگونه اندیشه سلفی از زمان صدر اسلام که به عنوان نحله ای فکری در میان اهل سنت مطرح شد، با پیمودنِ یک سیر تاریخیِ کم وبیش طولانی،در دوران معاصر به عنوان نیرویی عملیاتی رخ نمایانده است که توسل به خشونتِ را به وجه تمایزبخش و بی همتای خود در جهان اسلام تبدیل کرده است. برای پاسخ به این پرسش، با بهره گیری از روش تحلیل محتوای آثار و اظهارات سرآمدانِ سلفی گرا با تمایزگذاری بین دو مفهوم سلفیه و سلفیگرایی، چارچوبِ کلامیِ شکل هنده به سلفیه صدر اسلام نزد اهل سنت در تقابل با فرق دیگر به عنوان پسزمینه فکری تشریح میشود؛ در پرتوی همین تمایزگذاری، سلفیگری قدیم و جدید بازشناسی می شود؛ و با بررسی بازتابهای اندیشگیِ و سلفیگریِ قدیم در سلفیگری جدید، پژواکهایی که در سه دهه اخیر در عمل داشته است و مسیر منتهی به فعالیت های مسلحانه بیان خواهد شد.
Since the event of Islam, the existence of deep differences among muslems led to intellectual and religious currents extending so far. In the meanwhile, during the cotemporary period, salafist current has become more prominent due to its armed efforts, posing this question how it has evolved from intellectual orthodoxy among Sunni religion to a group resorting to practical violence. In answering, drawing on the content analysis of Salafist scholar’s statements and writings, and relying on a historical process-tracing, the paper distinguishes between salafia and Salafism, outlining juridical framework shaping the position of salafia; then early and late Salafism, effects of the former on the latter, and its practical implications leading to armed operations will be examined critically. The paper finds that it is necessary to reverse this trend in order to promote real islam, contributing to the marginalization of extremist theory developed by, and practice of violence committed by, Wahhabist Salafism in the turbulent contemporary world.
خلاصه ماشینی:
حال، این پرسش مطرح است که چگونه سلفیگری از زمان صدر اسلام که به عنوان نحلهای فکری در میان اهل سنت مطرح شد، با پیمودنِ یک سیر تاریخیِ کم و بیش طولانی، در دوران معاصر به عنوان نیرویی عملیاتی رخ نمایانده که توسل به خشونت را به وجه تمایزبخش خود در جهان اسلام تبدیل کرده است؟ برای پاسخ به این پرسش، در پژوهش حاضر با بهرهگیری از روش تحلیل متن، زمینه، هدف و کارکرد آثار اصلیِ اندیشمندان سلفی، و خصلتهایی که داشتهاند، در یک بستر تاریخی توصیف و تفسیر میشود.
در مجموع، بیشتر مطالعات مرتبط با سلفیگری به وضعیت فعلی این جنبش پرداختهاند و عقاید و جریانهای مختلف درون آن را به بحث میگذارند، اما هیچ یک از آنها به این موضوع نپرداختهاند که چگونه سیر تحول اندیشگیِ سلفیت و سلفیگرایی از صدر اسلام تا سده دوازدهم هجری بهگونهای پیش رفته که در سه دهه اخیر بهصورت اقدامات خشونتآمیز بیسابقه رخ نمایانده است.
3. پسزمینههای فکری در واشکافی پسزمینههای فکریِ سلفیگری جدید، میتوان بین سلف صالح و شخصیتهای صدر اسلام مقبول اهل سنت و جریان تکفیری که در قرن چهارم و به طور خاص قرن هفتم شکل گرفت، تمایز نهاد، به گونهای که در این پژوهش جهت این تمایزگذاری و برای لحاظ منظور خود از تفاوت این دو دوره، در اشاره به گروه نخست از واژه «سلفیه» و برای گروه دوم از «سلفیگری» استفاده شده است.
Research Article The Political Strategies of the International Seminary Scientific Institutions against Takfiri Movements Based on SWOT Analysis Morteza Tavakoli Mohammadi1 Mahdi Farmanian2 PhD.
ir Abstract The purpose of the present study is to review the political strategies used by international seminary scientific institutions against Takfiri movements based on SWOT analysis (matrix).