چکیده:
اقوام در ایران چه قبل از تشکیل دولت ملی و چه بعد از آن همواره مورد توجه روشنفکران و نخبگان و نظام های سیاسی حاکم بوده اند. اقوام تا پیش از تثبیت دولت ملی در ایران بیشتر از سوی روشنفکران و عمدتا در جهت برساخت ناسیونالیسم ایرانی و غالبا در کتب، روزنامه ها و اشعار مورد توجه قرار می گرفتند. در دوره پهلوی اول و دوم عمدتا این ناسیونالیسم باستان گرا بود که به اقوام موجودیت و معنا می بخشید و آن را به مثابه تهدیدی برای شکل گیری هویتی فراگیر در نظر می گرفت؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی نوعی دگرگونی در فضای گفتمانی درخصوص هویت را شاهد هستیم. این گفتمان متفاوت در سال های ابتدایی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به طور مشخص، خود را در سپهر گفتمانی امام خمینی(ره) نشان می دهد. این مقاله به بررسی مبانی و اصول سیاستگذاری هویتی در ج.ا.ا. بر پایه گفتمان امام خمینی(ره) می پردازد. برای این منظور از رهیافت ساختارگرایی، در قالب چارچوب نظری، بهره گرفته شده است. داده هایی که در این تحلیل بدان ها پرداخته شد شامل سخنرانی های امام(ره) در صحیفه امام بوده است. دال مرکزی گفتمان حاکم بر سیاستگذاری هویتی در اندیشه امام(ره)، اتحاد دینی بوده است. هم چنین می توان از مواردی نظیر برابری، برادری، نفی تفرقه، تنازع و نفی قوم گرایی به منزله ی دال های شناور یاد کرد.
Ethnics in Iran, both before and after the formation of the nation state, have always been the focus of intellectuals, elites and ruling political systems. Before the establishment of the nation state in Iran, the ethnics were mostly considered by intellectuals, mainly in order to reconstruct Iranian nationalism, and often in books, newspapers and poems. In the first and second Pahlavi's periods, it was mainly archaic nationalism that gave existence and meaning to the ethnics and considered them as a threat to the extended identity system. But after the victory of the Islamic Revolution, we are faced to a kind of transformation in the discourse regarding ethnic groups. This different discourse, in the early years after the victory of the Islamic Revolution, clearly shows itself in the sphere of Imam Khomeini's discourse. This article, Basing on Imam Khomeini's discourse, examines the principles of ethnic policy in the Islamic Republic of Iran. The structural approach was used as a theoretical framework for realizing this goal. The speeches of the Imam in the Sahifa of Imam were used as data. The master signifier of the discourse governing ethnic politics in Imam Khomeini's thought has been unity. Issues such as equality, brotherhood, denial of division, conflict and denial of ethnocentrism can also be mentioned as floating signifiers.
خلاصه ماشینی:
پیشینه تحقیق مهمترین تحقیقات موجود درخصوص سیاستهای هویتی در ایران در قالب جدول شمارهی 1 ارائه میشود: به تصویر صفحه مراجعه شود به تصویر صفحه مراجعه شود مباحث نظری گروههای قومی، اجتماع کوچکی از انسانها در درون جامعهای بزرگتر هستند که بهصورت «واقعی» یا «احساسی و ادراکی» دارای نَسَب مشترک، خاطرات مشترک و گذشته تاریخی ـ فرهنگی مشترک هستند؛ همچنین دارای یک یا چند عنصر سمبلیک نظیر، خویشاوندی، مذهب، زبان، سرزمین و خصوصیات ظاهری و فیزیکی مشترکند که این هویت گروهی، آنان را از گروههای دیگر متمایز میسازد و اعضای آن به تعلقات گروهی ـ قومی خویش آگاهی دارند.
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} در متن دوم که برگرفته از صحیفه امام، ج 13، ص 209 و مربوط به پیام امام خمینی(ره) به حاجیان بیتالله الحرام در سال 1359 است، ایشان چنین بیان میکنند: «در مسائلی که طراحان برای ایجاد اختلاف بین مسلمانان طرح میکنند و عمال استعمارگران در تبلیغ آن به پا خاستهاند، قومیت و ملیت است که دولت عراق سالهاست بدان دامن میزند و بعضی از طوایف هم همان راه را در پیش گرفتهاند و مسلمانان را در مقابل هم قرار دادهاند و حتی به دشمنی کشیدهاند، غافل از آنکه حب وطن، حب اهل وطن و حفظ و حدود کشور مسألهای است که در آن حرفی نیست و ملیتگرایی در مقابل ملتهای مسلمان دیگر، مسألهای دیگر است که اسلام و قرآن کریم و دستور نبی اکرم(ص) برخلاف آن است و آن ملیگرایی که به دشمنی بین مسلمانان و شکاف در صفوف مؤمنان منجر میشود و برخلاف اسلام و مصلحت مسلمانان و از حیلههای اجانب است که از اسلام و گسترش آن رنج میبرند ...