چکیده:
یکی از هنجارهای داخلی موثر بر سیاست خارجی کشورها، فرهنگ راهبردی است که به نقش هر بازیگر در عرصه روابط بینالملل شکل میدهد. لذا نخبگان سیاسی با فرهنگهای راهبردی متفاوت، در موقعیتهای مشابه در عرصه بینالمللی، رفتار سیاست خارجی متفاوتی را اجرا میکنند. در واقع، هنجارهای متفاوت در فرهنگ راهبردی دولتها موجب میشود تا ادراک متفاوتی از واقعیتهای مشابه داشته باشند. بر این اساس، هنجارهای شکلدهنده به فرهنگ راهبردی نخبگان سیاسی ج.ا.ایران بر رفتار سیاست خارجی آن موثرند. لکن مسئله این است که رفتار سیاست خارجی ج.ا.ا چگونه از فرهنگ راهبردی متاثر میشود. پرسش اصلی این است که فرهنگ راهبردی نخبگان سیاسی چگونه بر رفتار سیاست خارجی ج.ا.ایران اثرگذار بوده است؟ چارچوب نظری مقاله، تلفیقی از نظریه سازهانگاری و رویکرد فرهنگ راهبردی است و برای فهم فرهنگ راهبردی نخبگان سیاسی ج.ا.ا، از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی بهره گرفته شده است. فرضیه محققان که پس از بررسی مورد تائید قرار گرفت این است که هنجارهای فرهنگ راهبردی نخبگان سیاسی موجب تکوین نقش ملی دولت رسالتمحور برای ج.ا.ا گردیده و متناسب با آن، رویکردهای رفتاری استقلالطلبی، فراملیگرایی و تجدیدنظرطلبی را در سیاست خارجی ج.ا.ایران به دنبال داشته است.
Political elites of different strategic cultures, in similar situations in the international arena, practice different foreign policy behavior. In fact, different norms in the strategic culture of governments cause different perceptions of similar realities. Accordingly, the norms that shape the strategic culture of the Iranian political elite influence the foreign policy behavior of the country. The question, however, is how the foreign policy behavior of the Islamic Republic of Iran is affected by strategic culture. The main question of this article is how has the political culture of the political elite influenced the foreign policy of Iran? The researchers hypothesize that the specific norms of the political elite's strategic culture have shaped the national role of the mission-oriented state for the IR, and accordingly, have followed the behavioral indices of independence, transnationalism and revisionism in Iranian foreign policy. The theoretical framework of this paper is a combination of constructivism theory and strategic culture approach and has used qualitative deductive content analysis to understand the strategic culture of the IRI political elite.
خلاصه ماشینی:
چگونگي تاثير فرهنگ راهبردي نخبگان سياسي بر رفتار سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران ؛ تکوين نقش دولت رسالت محور حسين سليمي ١ - سيدامين حجازي 2 دريافت : ١٣٩٨/٧/٢٢- پذيرش : ١٣٩٩/٢/٢٩ چکيده يکيازهنجارهايداخليموثربرسياست خارجيکشورها،فرهنـگ راهبـردياسـت که به نقش هربازيگردرعرصه روابط بين الملـل شـکل مـيدهـد.
ا. ايران ذيل نقش دولت رسالت محورقرار ميگيرندکه به اجمال تبيين ميگردد: / شکل ٧: زيرنقش هاي دولت رسالت محور الف - رهبر جهان اسلام پس از انقلاب اسلامي،هنجارهاي منزلت طلبي ورسالت گرايي درفرهنگ راهبردي ج .
ا. ايران به عنوان يک دولت رسالت محوراست که هنجارهاياستقلال طلبيونفينظام سلطه وبياعتماديبه بيگانگان درفرهنگ راهبردي ج .
بنابراين استقلال ،يک جنبه مرکزي فرهنگ راهبردينخبگان سياسيجمهورياسلاميايران است که بالتبع موجب قوام نقش دولت رسالت محورواتخاذرويکردرفتارياستقلال طلبانه توسط ج .
ا. ايران مدنظر قرارداشته ودرهردوره ايباتوجه به فرهنگ راهبردينخبگان سياسيوتکوين نقش ملي رسالت محوريبارويکردهايمتفاوت ،جايگاه آن درسياست خارجيمتغيربوده است .
ا. ايران ذيل نقش دولت رسالت محورقرارميگيرندکه براساس آنهارويکردرفتاريفرامليگراييبا دورويکردمزبورتوسط جمهورياسلاميايران اجراشده است که درادامه به اختصار بررسيميشوند: فرامليگرايي ايدئولوژيک اسلام مهم ترين عنصرقوام بخش هويت ج .
ا. ايران ومتعاقب آن تکوين نقش دولت سرمشق است که رويکردرفتاريفرامليگراييبارويکرديعمل گرايانه توسط ج .
ا. ايران نيزباعث به وجودآمدن نقش دولت ضدهژمون شده است که باعث ميشوددولت ج .
براين اساس ،باتوجه به هنجارهاي فرهنگ راهبردينخبگان سياسيبويژه منزلت طلبيو برتريگراييواستقلال طلبيومتعاقب آن تکوين نقش دولت رسالت محوراست که رويکردهاي رفتاريسياست خارجيج .