چکیده:
بررسی و نقد دیدگاههای عثمان الخمیس در زمینه رویکرد رفتاری امام مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف در آثار مکتوبش، که به تفاوت مهدی شیعیان با مهدی مسلمانان و مهدی هراسی منتج شده، موضوعی است که این نوشتار به آن خواهد پرداخت. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانهای سامان یافته است و به نحوه بهرهگیری یکی از نظریه پردازان وهابی از روایات در حوزه مهدویت میپردازد. بررسیها نشان میدهند وی با استفاده گزینشی و تقطیع روایات از منابع شیعی، در تلاش است که اثبات کند مهدی شیعیان با مهدی مسلمانان متفاوت است و از مهدی شیعیان چهرهای خشن، غیر رحمانی به تصویر میکشد. این نوشتار با بر شمردن شیوه وی و نقد تحلیل مطالب طرح شده، روشن خواهد کرد که شیعیان رویکرد و آموزههای رفتاری حضرت مهدیع جّل الله تعالی فرجه الشّریف را بر رویکرد رفتاری رسول خدا و سنت ایشان مبتنی میدانند و تصویر ارائه شده توسط عثمان الخمیس از مهدی شیعیان با توجه به رویکرد رفتاری حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف قابل قبول نیست و مردود است.
تتطرق هذه المقالة الی عملیة دراسة ونقد الآراء والنظریات التی تبناها عثمان الخمیس فی فی تایفاته وکتبه فی باب عملیة سلوکیات الإمام المهدی ( عج ) وتعامله والتی أدت بالنتیجة الی حصول الإختلاف والبون بین المهدی الشیعی ومهدی المسلمین وبالتالی زرع الخوف المهدوی .
وجری إعتماد الأسلوب الوصفی – التحلیلی والذی یستند علی الدراسات والمطالعات المکتبیة فی کتابة هذه المقالة . وتتناول واحد من منظری الفرقة الوهابیة فی مجال الروایات فی موضوع المهدویة . وتظهر النتائج الحاصلة بإن هذا الرجل یسعی ومن خلال إنتخاب وتقطیع الروایات من المصادر الشیعیة فی إثبات بإن المهدی الذی تؤمن به الشیعة یختلف مع المهدی الذی یعتقد به المسلمین ویصور المهدی الشیعی علی إنه یحمل صورة عنیقة وغیر رحمانیة ، ویبین هذا المقال وبعد عد أسالیب عثمان ونقدها وتحلیل المواضیع التی طرحها بإن الشیعة یؤمنون بإن منهجیة الإمام المهدی ( عج ) وسلوکیاته تعتمد بشکل کلی علی سلوکیات وتعاملات الرسول الأکرم ( ص ) وسنته الشریفة ، وإن التصویر الذی قدمه عثمان الخمیس عن المهدی الشیعی نظرا الی عملیة سلوکه ومعاملته لایمکن القبول بها وتعتبر امرا مردودا .
Examining and criticizing the views of Othman al-Khamis on the behavioral approach of Imam Mahdi (A.S) in his written works, which have resulted in the difference between the Shiite’s Mahdi (A.S), the Muslims’ Mahdi (A.S) and the fear of Mahdi (A.S), is the subject this paper will discuss. This paper, with a descriptive-analytic approach is organized based on library-centered study and deals with the method of using narrations by one of the Wahhabi theorists in the field of Mahdism. Studies show that by using selective and fragmented narrations from the Shiite sources, he tries to prove that the Shiite’s Mahdi (A.S) is different from the Muslims’ Mahdi (A.S) and portrays the Shiite’s Mahdi (A.S) as a violent and ruthless figure. This paper, by enumerating his method and criticizing the analysis of the proposed material, clarifies that the Shiite believe that Imam Mahdi (A.S)’s approach and behavioral teachings are based on the behavioral teachings of the Prophet of God (pbuh) and his sunnah and the image of the Shiite’s Mahdi (A.S) depicted by Othman al-Khamis is not accepted and is rejected considering his behavioral approach.
خلاصه ماشینی:
این نوشتار از میان نظریات مطرح، به موضوع رویکرد رفتاری حضرت مهدی؟عج؟ در مسائل و حوادث مختلف پس از ظهور پرداخته است و به طور مشخص با توجه به دیدگاههای عثمان الخمیس، مبنی بر معرفی چهرهای خشن و غیر رحمانی از مهدی شیعیان اثناعشری؛ به نقد و تحلیل آن پرداخته و البته پیش از این، آثاری در این خصوص نگاشته شده است؛ از جمله کتاب «مهدویت، برترین حقیقت تاریخ» (مطیعی، 1393) که هرچند عنوان كتاب مهدویت است ایشان به همه شبهات به ترتیب در مقوله امامت، عزاداری، توسل، مهدویت، عصمت و حكومت پرداخته است و به مهدی هراسی اختصاص ندارد.
در پاسخ قابل ذکر است که سند حدیث به دلیل وجود محمد بن عبدالله بن مهران کرخی و تضعیف او (مجلسی، 1379: ج26، ص170؛ طوسی، 1404: ص 378 و 571؛ کشی، 1404: ص571 و ابن غضائری، 1364: ج1، ص95) و مجهول بودن عبدالملک بن بشیر و عثیم بن سلیمان که نام آن دو در هیچ کتاب رجالی نیامده است؛ ضعیف تلقی میگردد.
اما از نظر دلالت بیان، متن روایت در انتقام از ذراری کشندگان امام حسین؟ع؟ است؛ ولی دارای دو قید است: آنها که به عمل اجدادشان راضی بوده و بدان افتخار میکنند و اگر این دو ویژگی را نداشته باشند، جانشان در خطر نیست و لذا برداشت عثمان الخمیس نسبت به دیدگاه مهدی شیعه اثناعشری دور از انصاف است.