چکیده:
ملاصدرا بهعنوان یکی از حکیمان متاله در سنت فلسفه اسلامی و پلانتینگا بهعنوان فیلسوفی خداباور در ساحت تفکر فلسفه غربی، هرکدام با مبانی و تئوریهای خاصی به تحقیق و تدقیق درباره مسئله بسیار مهم شرور پرداختهاند. ملاصدرا با استفاده از مبانی اصالت وجود و عدمی دانستن شرور، احسن بودن نظام خلقت و غلبه خیرات بر شرور، سعی کرده تا این مشکل را حل نماید. پلانتینگا نیز با دفاع مبتنی بر اختیار، اثبات میکند مسئله شرور با وجود خداوند در تناقض نیست. این دو متفکر علیرغم اعتقاد به اصل وجود خدا و قبول قدرت مطلق، خیریت محض و عالم مطلق بودن خداوند و اختیار انسان، در نهایت خلق شرور در عالم را پذیرفتهاند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا با استفاده از آیات قرآن کریم و روایات معصومین، راه حلهای جدیدی برای رفع معضل شر ارائه گشته و با مهمترین راه حلهای دو فیلسوف مذکور مورد مقایسه قرار گیرد.
Both Mullā Sadrā, as a theosophical philosopher in Islamic philosophy tradition, and Plantinga, as a theist philosopher, in western philosophy, with their own principles and special theories have inquired about the problem of evils. The first by utilizing his principles like fundamentality of existence, negativity of evils, the best arrangement of things, and overcoming of goods upon evils has endeavored to solve the problem. Also, the second, using Free will based defense, has made effort to prove that there is no contradiction between existence of god and evils. These two thinkers though believe in God, his almightiness, absolute goodness plus being all-knowing and human’s free will have accepted existence of evils in the world. In this essay, we will try to convey more solutions based on Quran and Traditions for this problem, in addition to giving a comparison between these solutions and those of two philosophers.
خلاصه ماشینی:
قسم دوم نیز باطل است؛ چرا که باز هم شیء به دو دلیل نمیتواند طالب نبودِ کمالات خود باشد: نخست آنکه اگر شیء خواهان نبودِ بعضی از کمالاتش باشد، در واقع شر، همان امر عدمی است نه نفس وجود شیء.
در واقع دفاع مبتنی بر اختیار بر آن است تا ثابت کند که برای خداوند در برخی از شرور امکان دارد دلیل موجه وجود داشته باشد (همان).
ممکن است برخی اشکال بگیرند که این پاسخ برای دفع شبهه شرور اخلاقی کفایت میکند، اما با توجه به آنچه در حکمت و دلیل دوم ذکر شد، یکی دیگر از آثار افعال گناهکاران، حدوث برخی شرور طبیعی است.
اما از نظر نگارنده، این مسئله قابل قبول نیست؛ چرا که در آیات و روایات، تصریحی در باب خلق شرور ارائه نشده است، بلکه بر اساس نص صریح قرآن کریم، بسیاری از آنچه شر نامیده میشود، ناشی از جزئینگری و علم ناقص بشر است و در نگاه علم کامل و جامع الاهی، آن امر در واقع خیر است.
اما به نظر نگارنده، مهمترین و کاملترین پاسخی که در آیات و روایات برای حل معضل شرور میتوان یافت، جزئینگری در امور است؛ چرا که با این نگاه، دیگر هیچ شری در عالم وجود نخواهد داشت و عدمی بودن شرور که مورد تأکید فلسفه صدرایی بود، در اینجا اثبات میگردد.
پلانتینگا، برای حل این مسئله پس از ارائه تعریف روشن و واضح از اختیار و صفات مطلق الاهی، با «دفاع مبتنی بر اختیار» به معضل شرور پاسخ داده و اینگونه از وجود خداوند دفاع میکند.