چکیده:
آشفتگی اخلاقی وضعیتی است که جامعه فاقد هنجارهای مشترک انتظام بخش کنشها و رفتار ، تعارض و ضعف قدرت این قواعد است . پرسش از آشفتگی اخلاقی و عوامل اجتماعی موثر بر آن مساله اصلی این پژوهش است که با بهره گیری از نظریه آنومی مورد بررسی قرار گرفته است.جامعه آماری پژوهش شهروندان تهرانی 18 سال به بالا در سال 1396 است. از این جامعه به روش خوشهای چندمرحلهای نمونهای به حجم 400 نفر انتخابشده است. روش پژوهش پیمایش بوده و دادهها با تکنیک پرسشنامه گردآوریشده و در کنار آن از داده های ثانویه نیز استفاده شده است. یافته های حاصله از داوری شهروندان نشان می دهد47 درصد وضعیت اخلاقی جامعه را به میزان زیاد و خیلی زیاد آشفته و آنومیک ارزیابی کرده اند. شواهد عینی ساختاری نیز چنین ارزیابی را تایید می کند و حاکی از نقض و تخطی مکرر از قواعد ، قوانین اجتماعی و هنجارهای اخلاقی است. یافته های تبیینی پژوهش نشان می دهد 6 متغیر احساس نابرابری، ضعف کنترل های اجتماعی، احساس نارضایتی ، فردگرایی ، ضعف گرایشهای دینی و کاهش مشارکت اجتماعی مجموعا 72درصد تغییرات تلقی شهروندان از آشفتگی اخلاقی جامعه را توضیح می دهند.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي تبييني پژوهش ، نشان ميدهد ٦ متغير احساس نابرابري، ضعف کنترل هاي اجتماعي، احساس نارضايتي، فردگرايي، ضعف گرايش هاي ديني و کاهش مشارکت اجتماعي مجموعا ٧٢درصد تغييرات تلقي شهروندان از آشفتگي اخلاقي جامعه را توضيح ميدهند.
آشفتگي اخلاقي و آنومي از ديدگاه اغلب جامعه شناسان ، ويژگي اصلي جوامع در حال گذار است ، اين جوامع ، در فرايند گذار به مدرنيته ، با حجم عظيم و سرعتي قابل توجه از انتشار ارزش ها و هنجارهاي مدرن روبه رو ميشوند و در معرض اختلال هنجاري مضاعف قرار ميگيرند (چلبي، ١٣٧٥: ١١٩- ١١٣).
با چنين درک و دريافتي از وضعيت اخلاقي جامعه ، هدف کلي اين پژوهش ، پاسخ به دو سؤال زير از ديدگاه شهروندان تهراني است : ١ـ آيا جامعۀ ايران گرفتار آشفتگي اخلاقي است ؟ ٢ـ عوامل اجتماعي مؤثر بر آشفتگي اخلاقي در جامعه ايران چيست ؟ پيشينۀ تحقيق پژوهش هاي چندي در موضوع آشفتگي اخلاقي در ايران و برخي کشورها انجام شده است که در تدوين چارچوب نظري و نيز تحليل يافته هاي اين پژوهش ، مورد توجه قرار گرفته اند.
توصيف متغيرهاي مستقل جدول ٤- نتايج نگرش پاسخگويان در مورد عوامل اجتماعي مؤثر بر آشفتگي اخلاقي (%) (به تصویر صفجه رجوع شود) يافته ها نشان ميدهد ٩٣ درصد پاسخگويان فردگرايي خودخواهانه ، ٨٨/٤ درصد احساس نابرابري، ٥٠/٨ درصد ضعف گرايش هاي ديني، ٨٢/٤ درصد ضعف کنترل هاي اجتماعي، ٨٧/٨ درصد احساس نارضايتي و ٥٩/٣ درصد کاهش مشارکت اجتماعي را در جامعه به ميزان زياد کرده اند.
آنومي و بيهنجاري، سياسي، اجتماعي، اقتصادي، سردرگمي، بلاتکليفي و تعارض بين قواعد و ارزش ها با واقعيات ، از جمله يافته هاي اين پژوهش ها و مؤيد آشفتگي اخلاقي جامعه ايران از ديدگاه شهروندان است .