چکیده:
ساختار اقتصادی کشورها تحت تأثیر سیاست خارجی است. دیپلماسی بهعنوان نقش اول توسعۀ اقتصادی بهشمار میرود؛ بنابراین بهبود روابط ایران در سطح منطقه از اهمیت زیادی برخوردار است که در پژوهشهای پیشین توجه چندانی به آن صورت نگرفته است. این مطالعه با هدف «بررسی و شناسایی مضامین و چالشهای نقش راهبردی دیپلماسی اقتصادی در توسعۀ تجارت خارجی ایران» صورت گرفته است. در این پژوهش، با روش کیفی تحلیل تم و نمونهگیری به صورت غیراحتمالی هدفمند با تکنیک گلولهبرفی انتخاب گردید. گردآوری دادهها از طریق مصاحبۀ نیمه ساختاریافته با کارشناسان و خبرگان و فعالان در حوزۀ تجارت خارجی انجام شد و با روش تحلیل تم، مضامین و چالشهای اصلی دیپلماسی اقتصادی استخراج و دستهبندی شد. در پژوهش حاضر پس از بررسی و استخراج نهایی ماتریس، سه مضمون بهعنوان چالشهای پیشرو مشخص گردید که مضامین نهایی عبارتنداز: ضعف نظام ساختاری سیاست خارجی در بستر جذب و انتقال «ظرفیتها» و«فرصتهای اقتصادی»، عدم تعادل کارکردهای نهادهای اقتصادی در پیشبرد توسعۀ تجارت خارجی در بازارهای بینالمللی، تخریب زنجیرۀ ارزش در استفاده از ظرفیتهای داخلی و افزایش فعالیتهای غیرمولد.
The economic structure of countries is also influenced by foreign policy. Diplomacy is considered as the first role of economic development. Therefore, improving Iran's relations in the region is more important, which has not received much attention in previous studies. The aim of this study was to investigate and identify the themes and challenges of the strategic role of economic diplomacy in the development of Iran's foreign trade. Through semi-structured interviews with experts, experts and activists in the field of foreign trade, the main themes and themes of economic diplomacy were extracted and categorized by analyzing themes. The theme was identified as the challenges ahead, the final themes are: the weakness of the structural system of foreign policy in the context of attracting and transferring "capacities" and "economic opportunities", imbalance of functions of economic institutions in promoting the development of foreign trade in international markets. Destroying the value chain in the use of internal capacities and increasing unproductive activities.
خلاصه ماشینی:
در پژوهش حاضر پس از بررسی و استخراج نهایی ماتریس، سه مضمون بهعنوان چالشهای پیشرو مشخص گردید که مضامین نهایی عبارتنداز: ضعف نظام ساختاری سیاست خارجی در بستر جذب و انتقال «ظرفیتها» و«فرصتهای اقتصادی»، عدم تعادل کارکردهای نهادهای اقتصادی در پیشبرد توسعۀ تجارت خارجی در بازارهای بینالمللی، تخریب زنجیرۀ ارزش در استفاده از ظرفیتهای داخلی و افزایش فعالیتهای غیرمولد.
از آنجا که استفاده از رویکرد دیپلماسی اقتصادی با روشهای اصولی و بروز در زمینۀ سهولت و دسترسی به بازارهای خارجی برای شرکتهای داخلی را میتوان یکی از ابزارهای مهم برای دستیابی به اهداف توسعۀ پایدار برشمرد؛ لذا در این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی مضامین و چالشهای نقش راهبردی دیپلماسی اقتصادی در توسعه تجارت خارجی ایران صورت گرفته است.
با انجام مصاحبههای نیمه ساختاریافته با خبرگان و صاحبنظران و فعالان اقتصادی در حوزۀ دیپلماسی اقتصادی و تجارت خارجی در بازارهای بینالمللی بهویژه کشور عراق، مضامین و چالشها با روش کیفی تحلیل تم استخراج شد.
دیپلماسی اقتصادی میتواند به عنوان استفاده از روابط دولتی و نفوذ دولت به منظور تحریک تجارت و سرمایهگذاری بینالمللی تعریف شود و این فعالیت طیف وسیعی از نمایندگیهای نیمه دائمی بینالمللی، مؤسسات داخلی و فعالیتهای دوجانبۀ دیپلماتیک را شامل میشود (Moons & van Bergeijk,2013: 5).
در پژوهش حاضر از روش مصاحبۀ نیمه ساختاریافته، به منظور استخراج عوامل و تحلیل نقش دیپلماسی اقتصادی در پشبرد و توسعۀ تجارت خارجی استفاده شده است.
در نتیجه به منظور حفظ عینیت در پژوهش علاوه بر مصاحبۀ خبرگان در حوزۀ دیپلماسی و تجارت خارجی، از تعدادی فعالان در حوزۀ بازار خارجی عراق بهعنوان مطالعۀ موردی نیز استفاده شده است.