چکیده:
دولت نهادی حقوقی است و اعمال خود را از طریق اشخاصی مثل ارگانها و نمایندگان خود محقق مـیسازد. وقتی بیش از یک دولت یا سازمان بینالمللی در رفتاری مشارکت کنند که نقض تعهد بینالمللی محسوب شود، نحوۀ انتساب رفتار، در تعیین مسئولیت از اهمیت اساسی برخوردار است. طرحهای کمیسیون در خصوص مسئولیت، فاقد قواعد صریح دربارۀ انتساب رفتار در وضعیتهای مسئولیت مشترک بازیگران بینالمللی است؛ اما تحلیل قواعد انتساب در طرح مواد مسئولیت دولتها، بر پذیرش انتساب چندگانۀ رفتار به بازیگران بینالمللی دلالت دارد. این مقاله درصدد است تا به تبیین و ارزیابی قواعد انتساب رفتار در وضعیتهای مسئولیت مشترک بینالمللی در پرتو قواعد موجود در طرحهای مسئولیت بینالمللی بپردازد واز این رهگذر شرایط و آثار هریک را بررسی کند.
The State is a legal institution that acts through persons like its organs and representatives. When more than one State or international organization takes part in act that is breach of international duties, the attribution of conduct is of material importance. An International Law Commission drafts on responsibility doesn’t include any express rules as to attribution of conduct in situations like sharing responsibility of international actors. So the main question for this essay is: in sharing responsibility situations, whether the exclusive attribution of wrongful conduct is presumed or multiple attributions of conduct are acceptable. This essay is seeking to clarify and examine rules of attribution of conduct in shared responsibility situations in the light of current rules in international responsibility drafts and through this examine its requirement and consequences
خلاصه ماشینی:
چراکه گام نخست در احراز مسئوليت ، «انتساب رفتار» اسـت و تحميـل مسـئوليت بـر يکـي از بازيگران بين المللي و معاف کردن ديگري سبب ميشود تا گاهي جبران خسـارت از زيـان ديـده به طور کامل صورت نپذيرد يا انگيزة لازم بـراي برخـي فعاليـت هـا و اقـدامات مشـترک و داراي اهميت در سطح بين المللي فراهم نشود، براي مثال در عمليات حفظ صـلح ، انتسـاب انحصـاري رفتار به دولت يا سازمان بين المللي، به کاهش مشارکت و همکـاري دولـت هـا يـا سـازمان هـاي بين المللي منجر خواهد شـد.
ارگان مشترک تأسيسي به عنوان يک اصل ، رفتار ارگان مشترک بـه هريـک از دولـت هـايي کـه ايـن ارگـان را تأسـيس کرده اند، منتسب ميشود، چراکه اين ارگان در اجراي اختيارات تفويض شده از سوي آنهـا عمـل ميکند (مادة ٥ طرح مسئوليت دولت ها)، هرچند اين ارگان خود ماهيت بين الدولي از اعضـايش ندارد، ولي جمعي از دولت هاي مسئول وجود دارد که در مورد هريک ، اصل مسـئوليت مسـتقل اعمال خواهد شد (٣٤٠ :٢٠١٤ ,Crawford).
در موضوع هدايت و کنترل نيـز قيود مربوط به مادة ١٦ (راجع به کمک و مساعدت ) اعمال ميشود، به طوريکـه دولـت هـدايت و کنترل کننده تنها زماني مسئول خواهد بود که با علم به شرايط فعل متخلفانۀ بين المللي، اقدام بـه اين کار کند و فعل مزبور اگر توسط خود آن دولت نيز ارتکاب مييافت ، فعل متخلفانۀ بـين المللـي محسوب شود.
2. Crawford, James, (2002), The International Law Commission"s Articles on State Responsibility, Cambridge University Press, n.
Zamani, Seyed Ghasem & Mirzadeh, Mona Sadat, (1392), "International Responsibility of States for Private Company’s Conduct Thorough the Lens of International Judicial and Arbitral Jurisprudence", Public Law Research, Volume 15, Issue 40, Summer 2013, Pages 115-140 (In Persian).