چکیده:
وصف، یکی از موثّرترین و اصلی ترین بخش های شعر است که نمود آن در آثار حماسی، به دلیل پیوند ناگسستنی با آن، بیشتر احساس میشود. هنر شاعر، با تصویر آفرینی هایی که با استفاده از قدرت خلّاقیّت و ذهن توانمند خود با توجّه به امکانات زبانی و بیانی صورت می دهد، آشکار می گردد. از این جهت، بررسی این مقوله، در شعر شاعران، بویژه حماسه سرایان، حائز اهمّیّت است. خداوندنامه سرودة صبای کاشانی (ف.1238هـ.ق.) از جمله حماسه های دینی است که وصف های بسیاری در آن به کاررفته است.
انعکاس این موضوع در خداوندنامه، بیانگر میزان آگاهی و توجّه فراوان صبا به مسألة وصف است و البتّه، مهارت و دقّت کم نظیر او در کاربرد این عنصر را نشان می دهد. وصف های صبا، همه رنگ حماسی دارند و با صحنه های رزمی آن اثر، متناسب هستند. صبا، از انواع مختلف وصف در این اثر ارزشمند خود استفاده کرده است. این وصف ها، هم جنبة عینی دارند هم ذهنی.
در این مقاله، به جنبه های مختلف وصف های صبا در خداوندنامه از منظر «دستور زبان» و چگونگی تصویر آفرینی او در ارتباط با اشخاص، طبیعت، میدان نبرد، موقعیّت های بزمی و رزمی، پرداخته می شود.
Description is the main and effective part of the poetry which is more obvious in epic works because of the unbreakable bond of that. A poet can show his art by imagery which is made by creativity and a capable mind due to the language and expressive features that he had. In this regard, analyzing this category in poetry, specially in epic poem is important. Xodavandname is one of religious epics in which many discriptions have been used. Its reflection in Xodavandname shows the level of awareness and Saba's attention to discription and also his ability and accuracy in using this figures. All of Saba's discriptions are of an epic type related to martial scenes. His discriptions are both objective and subjective. He has applidied various adjectives in his work. In this article we went through Saba's discription from different sides of discription of (Grammer) and his way of creating images about persons, nature, battle, situational lyrical and martial, and finally we analyze it in gorge aspect.
خلاصه ماشینی:
اما با توجه به اینکه این اشــعار، همراه با اغراق های شــاعرانه نیز هســت ، با تحریک عاطفۀ مخاطب ، ارتباط بیشـتری با وصف های ارائه شده برقرار میکند؛ به عبارت دیگر شعر حماسی باید بیانی نمایشـی داشـته باشد: «یکی دیگر از زمینه های ادبی زبان حماسی، بیان دراماتیک است ، شـاعر حماسـه سرا باید بیانی نمایشی داشته باشد و تا میتواند، سخن نگوید؛ بلکه نشان دهد، به طوری که خواننده در حین خواندن شــعر به راحتی بتواند صــحنه ها را مجســم کند و حتی نقاش بتواند آن ابیات را به تصویر بکشد ...
مسـألۀ اصـلی این پژوهش آن است که ابعاد مختلف وصف در خداوندنامه با توجه به لحن و محتوا چه وضعیتی دارد؟ ٣- پیشینه و ضرورت انجام تحقیق دربارۀ موضوع مقالۀ حاضر، تاکنون پژوهشی صورت نگرفته است ؛ اگر چه ادیبانی نظیر محمد رضــا شــفیعی کدکنی، علی کاشــفی خوانســاری و حســین رزمجو، در زمینۀ حماســه های دینی، آثاری ارائه کرده و برخی نیز همچون خســرو فرشــیدورد در کتاب «دربارۀ ادبیات و نقد ادبی» (١٣٦٣) به اجمال به مبحث وصـف در شـاهنامه پرداخته اند، با این حال ، پژوهش های انجام گرفته در این حوزه ، اندک شمارند.