چکیده:
امروزه با توجه به احساس نیاز سازمانها و تاکید مجامع علمی، شاهد تلاش روز افزون سازمانها جهت طراحی و بهکارگیری پروژههای مدیریت دانش هستیم. با این وجود، اجرا و انجام هر طرحی به ویژه زمانی که در مراحل آغازین خود باشد، مبرا از ریسک و خطر نیست. بدیهی است عدم وقوف از خطرات احتمالی و مدیریت آن موجب شکست سازمانها خواهد شد. بر این اساس، هدف از نگارش این مقاله شناسایی آسیبهای پیادهسازی نظام مدیریت دانش در سازمان بر اساس الگوی چرخه حیات در جامعه آماری است. سؤال اصلی مقاله حاضر عبارت است از این که محورهای آسیب پذیری پروژه مدیریت دانش در جامعه آماری کداماند؟ جامعه آماری پژوهش کاشناسان و مدیران شرکت پتروشیمی رازی میباشد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعیین نمونه پرداخته شد. روش گردآوری دادهها پرسشنامه حضوری بوده و از روش تحقیق توصیفی- همبستگی استفاده شده است. نتایج مقاله حاکی از وجود آسیبهایی در تمام مراحل چرخه حیات مدیریت دانش است. در پایان پیشنهاداتی برای اجتناب از این قبیل آسیبها برای مدیران ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
عليرغم هياهوهاي مربوط به نتايج حاصل از پياده سازي 1- Knowledge Management 2- Ithia مديريت دانش ، تخمين زده شده است که ٨٤ درصد پروژه هاي مديريت دانش هيچ گونه تأثير مهمي در سازمان هاي مذکور نداشته است (لوسير١، ١٩٩٧: ٤).
١. مرحله چرخه زندگي پروژه که شامل موارد زير مي باشد: برنامه ريزي (که طي آن نياز به مديريت دانش تشخيص داده مي شود و تيمي اختصاصي براي بررسي نيازهاي خاص مديريت دانش سازمان تشکيل مي شود)، اجرا (که طي آن تجهيزات فراهم مي شود و سيستم ها و فرآيندهاي مورد نياز توسعه داده مي شود)، گسترش ٤ (که طي آن پروژه مديريت دانش به طور رسمي در تمام يا بخشي از سازمان پياده ميشود، استفاده کنندگان با نسخه زنده سيستم ها تعامل نموده و در فرآيندهاي حاصل از آن درگير مي شوند) و مرحله نهادينه سازي (که طي آن کار اجرائي تيم مديريت دانش به اتمام 1- Scoltz 2- resnick 3- Wiig and chairman 4- Rollout رسيده و سيستم ها و فرآيندهاي جديد مديريت دانش بخشي از جريان روتين و روزانه سازمان مي شود).
نهادينه سازي گسترش اجرا برنامه ريزي (رجوع شود به تصویر صفحه) خطر تکنولوژي: اکثر پروژه هاي مديريت دانش از نوعي تکنولوژي نظير برپائي گردهماييهاي مباحثه اي ، مخازن دانشي و اينترانت ها استفاده مي کنند برخي از خطرات خاص آن شامل موارد ذيل مي باشند: ١-١: جهل تکنولوژيک : در اين خطر بينش واضحي در خصوص درک و فهم تکنولوژي و چگونگي استفاده از آن جهت حمايت از مديريت دانش وجود ندارد.