چکیده:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثر اقدامات استراتژیک منابع انسانی بر عملکرد سازمانی با توجه به نقش میانجی یادگیری سازمانی است. جامعه آماری تحقیق مدیران و کارکنان سازمانهای دولتی شهر بجنورد هستند که به روش تصادفی طبقهای اقدام به نمونهگیری از میان آنها شده است، حجم نمونه به تعداد 142 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامههای معتبر اقدامات استراتژیک منابع انسانی، یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی است. روایی پرسشنامه با نظر اساتید و خبرگان و پایایی پرسشنامه با استفاده ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. یافتههای حاصل از تحلیل مسیر نشان میدهد اقدامات استراتژیک منابع انسانی بر عملکرد سازمانی و یادگیری سازمانی اثر مثبت دارد، همچنین یافتهها نشان داد که یادگیری سازمانی نیز بهعنوان متغیر میانجی بر رابطه اقدامات استراتژیک منابع انسانی و عملکرد سازمانی اثر مثبتی دارد.
The aim of the present study is to investigate the effect of strategic human resource practices on organizational performance with regard to the mediator role of organizational learning. The population of the study is managers and employees of government agencies of Bojnoord chosen through stratified random sampling; the sample size was calculated as142. Data gathering tool is valid questionnaires of strategic human resource practices, organizational learning and organizational performance. Validity of the questionnaire was proven using teachers and expert's ideas, and the reliability was confirmed through Cronbach's alpha coefficient. The results of the path analysis show that strategic human resource practices have a significant positive effect on organizational performance and organizational learning, Results also showed that organizational learning as a mediator variable has a positive effect on the relationship of strategic human resources and organizational performance.
خلاصه ماشینی:
مدل مفهومي تحقيق بر اساس مرور ادبيات و ابعاد انتخابي براي بررسي ارتباط و نحوه تأثيرگذاري اقدامات مديريت استراتژيک منابع انساني بر عملکرد سازماني با نقش ميانجي يادگيري سازماني ميتوان به صورت شکل (١) ترسيم کرد.
براي جمع آوري داده ها از سه پرسشنامه معتبر اقدامات استراتژيک منابع انساني چن و هانگ ، پرسشنامه يادگيري سازمان گومز و همکاران و پرسشنامه عملکرد سازماني فاضل (١٣٩١)، استفاده شد که پاسخ هاي آنها در طيف پنج تايي ليکرت بخش بندي شده بود.
همان طور که مشاهده ميشود ميانگين بدست آمده براي اقدامات استراتژيک منابع انساني ، يادگيري سازماني و عملکرد بالاتر از مقدار ٣ است و در سطح متوسط قرار دارد.
همچنين نتايج تحليل مسير نشان ميدهد که اقدامات استراتژيک منابع انساني علاوه بر اثر مستقيم ، به طور غيرمستقيم و از طريق يادگيري سازماني نيز بر عملکرد سازماني اثرگذار است .
مقدار اين اثر برابر با (٠/٠۶) است ، بنابراين ميتوان بيان کرد که يادگيري سازماني اثر ميانجيگري بر رابطه بين اقدامات استراتژيک منابع انساني و عملکرد سازماني دارد و فرضيه چهارم تحقيق تأييد ميشود.
مدل تحقيق با ضرايب مسير بحث و نتيجه گيري هدف از تحقيق حاضر بررسي اثر اقدامات استراتژيک منابع انساني بر عملکرد سازماني با توجه به نقش ميانجيگري يادگيري سازماني در سازمان هاي دولتي شهر بجنورد است .
“Knowledge exchange and combination: the role of human resource practices in the performance of high-technology firms”, Academy of Management Journal, Vol. 49 No. 3, pp.
“Relationship between human resource management practices and organizational learning capability”, Personnel Review Vol. 40 No. 3, pp.