چکیده:
متأثر از تحولات موسوم به بهارعربی که منجر به سقوط سلسلهوارِ رژیمهای اقتدارگرایِ آسیایغربی و شمال افریقا از اریکۀ قدرت شد، ملت لیبی نیز با پیگیری حرکتهای اعتراضآمیز و دخالت مؤثر ناتو، موفق شد «معمرقذافی» را پس از چهار دهه حکومت، به وادی سقوط کشانده و موجبات تحولات ژرفی را در این کشور انقلابی فرآهم آورد. پژوهش پیشرو با هدف بررسی تحولات و کنشگرانِ میدانیِ مؤثر در لیبیِ پساقذافی کوشیده است تا با تأسی از مؤلفههای تئوریکِ مطالعات امنیتی جهان سوم و با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که فقدان امنیت در سامان سیاسیِ نوینِ لیبی متأثر از چه عواملی میباشد؟ فرضیۀ قابل طرح بهعنوان یافتۀ پژوهش ناظر بر آن است که انباشت مؤلفههایِ مانع و پَسران در دولتسازی پس از انقلاب، موجب شده است تا لیبیِ پساقذافی بهعنوان جامعهای از هم گُسیخته، مُضمحل و واگرا، که در مارپیچِ تنازلی منازعه، ناامنی و فقر قرار دارد به بهشت تروریستهای مدرن از جمله داعش بدل شود؛ گروههایی که با تمسُک به عنصر دین و با هدف کسب قدرت سیاسی، نهتنها در داخل مانع ایجاد هرگونه مردمسالاری نهادمند شدهاند، بلکه در سطحی گستردهتر امنیت منطقه و حتی نظام بینالملل را آماج حملات تروریستی خود قرار دادهاند.
Influenced by the so-called Arab Spring, which led to the ousting of authoritarian regimes in West Asia and North Africa from power, the Libyan people succeeded in overthrowing Muammar Gaddafi after four decades of rule, following protests and effective NATO intervention. And brought about profound changes in this revolutionary country. Leading research aimed at examining the developments and influential field actors in post-Gaddafi Libya has tried to answer the question of what factors affect the lack of security in the new Libyan political system by using the theoretical components of Third World security studies and a descriptive-analytical approach. Is? The hypothesis that can be put forward as a research finding is that the accumulation of obstacles and guys in post-revolutionary state-building has led to post-Gaddafi Libya as a disintegrated, fragmented and divergent society, which is in the spiral of conflict and degeneration. Is becoming a haven for modern terrorists, including ISIS; Relying on the element of religion and with the aim of gaining political power, the groups have not only been institutionalized to prevent the establishment of any democracy, but have also targeted the security of the region and even the international system on a larger scale.
خلاصه ماشینی:
حال بـا توجـه بـه مـوارد فـوق ، پرسشی که نگارندگان پژوهش پیش رو با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با به کارگیری مؤلفه های تئوریکِ مطالعات امنیتی جهان سوم درصدد پاسخ به چرایی آن برآمده اند چنین ترتیب بندی شده است که فقدان امنیت در سامان سیاسی نوینِ لیبی متأثر از چه عـواملی میباشـد؟ فرضـیۀ قابـل طرح ، ناظر بر آن است که انباشت مؤلفه های مـانع وَ پـس ران در دولت سـازی پـس از انقـلاب ، موجب شده است تا لیبی پساقذافی به عنوان جامعه ای از هم گُسیخته ، مُضمحل و واگـرا، کـه در مارپیچِ تنازلی منازعه ، ناامنی و فقر قرار دارد به بهشت تروریست های مدرن از جمله داعش بدل شود؛ گروه هایی که با تمسُک به عنصر دین و با هدف کسب قـدرت سیاسـی، نـه تنها در داخـل مانع ایجاد هرگونه مردم سالاری نهادمند شده اند، بلکه در سطحی گسترده تر امنیت منطقه و حتـی نظام بین الملل را آماج حملات تروریستی خود قرار داده اند.
متأثر از مقدمه ای که ذکر شد نگارندگان پژوهش حاضر کوشـیده اند تـا بـا تأسـی از مفروضات تئوریک مطالعات امنیتی جهان سوم ، انقلاب مردمی لیبی و تحـولات پـس از آن را بــا تأکیــد بــر بحــران آمریــت و عــدم توانــایی حکومــتِ پســااقتدارگرا در رونــد دولت سازی مدرن مورد بررسی و تحلیل قرار داده و متعاقبـاً بـا رویکـردی توصـیفی ـ تحلیلی به این پرسش کلیدی پاسخ دهند که فقدان امنیت در سامان سیاسـی نـوینِ لیبـی متأثر از چه عواملی می باشد؟ فرضیۀ قابل طرح ناظر بر آن است کـه انباشـت مؤلفـه های مانع وَ پس ران در دولت سازی پس از انقلاب ، موجـب شـده اسـت تـا لیبـی پسـاقذافی .