چکیده:
با ظهور فاطمیان در مغرب در آستانۀ قرن چهارم هجری، مرحله جدیدی از رویارویی حکومتهای اسلامی آغاز شد. دعوی و تلاش حکومت فاطمی برای تحقق خلافت فراگیر اسماعیلی، با واکنش حکومتهای عباسی و اموی اندلس در شرق و غرب جهان اسلام همراه شد. بهرغم اینکه بهواسطۀ موانع متعدد تاریخی و سیاسی، اتحاد رسمی و عملی میان این دو حکومت برای مقابله با حکومت فاطمی ممکن نبود، در چارچوب رویارویی با فاطمیان ممانعت از گسترش قلمرو، تحدید قدرت و تضعیف آنها، هرکدام به صورت جداگانه، اقدامات تقابلی خاصی را به اجرا درآوردند. بنا بر یافتههای این بررسی تاریخی، عباسیان با ممانعت از تسلط فاطمیان بر مصر، ایجاد سدّ دفاعی با تأسیس سلسلۀ اخشیدی و تشکیک در نسب فاطمیان، ضمن ممانعت از گسترش متصرفات فاطمیان به سوی عراق، نقش چشمگیری در ایجاد و تشدید بحران داخلی در مغرب برای آنها داشتند. امویان اندلس نیز در واکنش به معارضهجوییهای فاطمیان، با حمایت از گروههای مخالف خلافت فاطمی، دعوی خلافت، اقدامات نظامی و حضور مستقیم در مغرب (اقصی) واکنش نشان دادند. در نتیجۀ این اقدامات، فاطمیان با بحرانها و شورشهای متعدد داخلی روبهرو شدند و قدرت خود را برای تقابل فراگیر با حکومتهای عباسی و اموی از دست دادند.
With the rise of the Fatimids in the Maghrib at the beginning of the fourth century AH, the clash of Islamic states entered a new level. The efforts of the Fatimid ruling system to establish an all-inclusive Ismaili caliphate elicited a backlash from the Abbasid and Umayyad of Andalusia in the east and west of the world of Islam. Although a raft of historical and political obstacles inhibited an official and practical alliance between the two governments to confront the Fatimids, each state adopted specific measures to deal with Fatimids, prevent the expansion of their territory, curb their power and debilitate their strength. According to the findings of this historical study, the Abbasids, by thwarting the Fatimid domination in Egypt, erecting a defensive barrier by establishing the Ikhshidid dynasty and casting doubt on the Fatimid lineage. Meanwhile, deterring the expansion of Fatimid occupation in Iraq played a crucial role in provoking and fueling the internal crisis in the West. The Umayyads of Andalusia also responded to Fatimid opposition by espousing groups that opposed the Fatimid caliphate, disputing the caliphate, orchestrating military actions, and consolidating their presence in the Maghrib. As a result of these actions, the Fatimids faced a plethora of internal crises and revolts and tapered off their power for putting up a unified and inclusive front against Abbasid and Umayyad governments.
خلاصه ماشینی:
۳. نکـ : عبدالعزیز فیلالی ، العلاقات السیاسیۀ بین الدولۀ الامویۀ فی الاندلس و دول المغرب (قاهرۀ: دار الفجر، ۱۹۹۹)، ۸۸ به بعد.
٣٥ق ،۳ محمد سعدانی در مقالۀ «الصراع السیاسی بین الدولۀ الفاطمیۀ فـی بـلاد المغرب و الدولۀ الأمویۀ فی الأندلس أسرۀ ابن حمدون الأندلسیۀ أنموذجـا»٤ مناسـبات میـان فاطمیـان در مغرب با امویان اندلس را بررسی کرده اند.
بااین همـه ، ایـن مقاله با مطالعات پیش از خود در دو سطح تفاوت دارد؛ در اغلب این مطالعات مناسبات امویان انـدلس و عباسیان با فاطمیان، به صورت کلی و براساس روال تاریخی بیان شده اسـت ؛ حـال آنکـه در ایـن مطالعـه اقدامات تقابلی این دو حکومت برای ممانعت از تثبیت قدرت فاطمیان در مغرب و توسعۀ قلمرو آنهـا بـه شرق و غرب محور اصلی بوده است .
٦. نکـ : محمد حسن دخیل ، الدولۀ الفاطمیۀ ؛ الدور السیاسی و الحضاری للأسرۀ الجمالیۀ (بیروت: مؤسسۀ الانتشار العربی ، ۲۰۰۹)، ١۷؛ داود فیرحی ، تاریخ تحول حکومت در اسلام (قم : دانشگاه مفید، ۱۳۹۱ش ).
٥. قاضی نعمان، افتتاح الدعوۀ (تونس : الشرکۀ التونسیۀ ، دیوان المطبوعات الجامعۀ ، ۱۹۸۶)، ۳۲٦ـ۳۲۷ و نیز نکـ : همو، المجالس و المسایرات (بیـروت: دار المنتظر، ١۹۹٦)، ٤۷٥ـ٤۷٦؛ ادریس عمادالدین ، عیون الاخبار، ١۳٥/٥.
١۳۹ــ١٤۰؛ سـرور، سیاسـۀ الفاطمیین الخارجیۀ ، ۲۲۰ـ۲۲١؛ عبدالعزیز ماجد، ظهور الخلافۀ الفاطمیین و سقوطها فی مصر (اسکندریۀ : دار المعارف، ۱۹٧۶م )، ١۰۲ و نیز نکـ : محمـد، «الصراع السیاسی بین الدولۀ الفاطمیۀ فی بلاد المغرب و الدولۀ الأمویۀ فی الأندلس »، ٤۹٤.