چکیده:
بافت زمینه بر مؤلف و نگارش او اثر میگذارد. بررسی این اثرگذاری درباره کتابهای امالی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. امالی کتابهای حدیثی- تاریخی هستند که بهوسیله محدث تألیف نمیشوند. از اینرو عوامل محیطی مانند بافت زمینه بر گزینش، تلخیص و تأکید موضوعات آن مؤثر است. با توجه به جایگاه ویژه شیخ صدوق در میان محدثین شیعه، سفرها و تنوع موضوعی امالی ایشان، چنین رویکردی میتواند متضمن نتایج قابل توجهی باشد. شیوه گزینش و ارائه روایات در کتاب امالی با دیگر آثار شیخ صدوق متفاوت است. امالی در نیمه دوم قرن چهارم هجری، در ارتباط با مخاطبان عمومی شهر نیشابور مطرح شدهاست. نیشابور در آن ایام بافت مذهبی ویژهای داشت. با توجه به پیشفرض این پژوهش در تأثیر بافت زمینه بر مؤلف و اثر، پرسش اصلی مقاله این است که محیط اجتماعی نیشابور چه تأثیری بر نگارش کتاب امالی صدوق داشتهاست؟ نتایج این پژوهش نشان میدهد که صدوق در برگزاری مجالس املاء در نیشابور هوشمندانه به گزینش و نقل برخی روایات حدیثی- تاریخی پرداختهاست. حضور صوفیان در گزینش روایاتی با قالب داستانی، حضور اکثریت اهل سنت و کرامیه در عدم نقل روایات چالشبرانگیز، رشد روزافزون تشیع در انتخاب روایاتی با هدف تثبیت باورهای کلامی امامیه تأثیر داشتهاست. همچنین برجستهسازی جایگاه امام علی7 به عنوان نقطه اشتراک امامیه و زیدیه به طور خاص و همه مذاهب به طور عام در امالی شیخ صدوق تأثیرگذار بودهاست.
Context affects the author and his writing. Consideration of this effect on Amali books has been less studied. Amali are hadith-historical books that are not compiled by a Muhaddith. Therefore, environmental factors such as context are effective in selection, summarization and emphasis on its topics. Due to the special position of Shaykh Saduq among Shiite Amali are hadith-historical books that are not compiled by a Muhaddith, travels, and various topics of his Amali, such this approach could have significant consequences. The method of selection and presenting narrations in Amali book is different from other works of Shaykh Saduq. Amali has been propounded in the second half of the fourth century AH in connection with general audiences of Neyshabur city. Neyshabur had a special religious context in those days. Due to the premise of this study about the effect of context on the author and the work, the main question of the article is what effect has the social environment of Neyshabur on writing Saduq Amali’s book? Results of this study show that Saduq has cleverly selected and quoted some hadith-historical narrations in holding Amali’s meetings in Neyshabur. The presence of Sufis in selecting narratives with story forms, the presence of the majority of Sunnis and Karramiyya in not quoting challenging narrations, and growing of Shiism had influenced in selecting narrations aiming to consolidate Imamiyya’s verbal beliefs. Also, highlighting the position of Imam Ali (AS) as the common point of the Imamiyya and Zaydiyya in particular and all religions in general has been influential in Shaykh Saduq’s Amali.
خلاصه ماشینی:
با اين مقدمه مسئله اي که در ذهن ايجاد ميشود آن اسـت کـه شيخ صدوق در ضمن برگزاري مجالس املاء خود در نيشابور چه تـدابيري را بـه کـار ميگرفته است تا روايات حديثي- تاريخي منتخب او، از سويي بر جذب مخاطبان امامي و افزايش آنها اثر گذارد و از سوي ديگر به امري چالش برانگيز ميان جريان هاي مذهبي فعال در اين شهر تبديل نشود؟ در اين پژوهش ابتدا شرايط ويژه فرهنگي- مذهبي نيشابور مورد بررسي قرار گرفتـه تا از اين طريق تدابير شيخ صدوق در شرايطِ محيطيِ بازگو شده - با تکيه بر نشانه هـاي موجود در متن کتاب امالي- بررسي شود.
برخي از آنها مانند «تاثير سادات آل زباره بر گسترش تشيع در نيشابور در قرن چهارم هجري» (نويدفر و ديگـران ، ١٣٩٨ش )، بـه بافت زمينه اين شهر توجه داشته اند.
Van Ess در قرن چهارم هجري اين فرقه که همواره متهم به تشبيه و تجسيم بود (شهرسـتاني، ١/ ٤٦؛ آملي، ١/ ٣٤٨) فعاليت هـاي خـود را بـه رهبـري اسـحاق بـن محمشـاد الزاهـد (متوفاي٣٥٣) و فرزند وي محمد بن اسحاق (متوفاي٤٢١) گسترش داد و بيش از پـنج هزار نفر غير مسلمان و اهل کتاب توسط آنان مسلمان شده و به کراميه پيوستند (حاکم نيشابوري، ١٥٧).
به نظر ميرسد شيخ صدوق با توجه به شرايط شيعيان نيشابور، تماس دائمي آنان بـا اصحاب ساير فرق و صوفيان ، مواجهه گسترده آنان بـا شـبهات و نيـز بحرانـي کـه بـه واسطه غيبت در نظام فکري بسياري از آنها ايجاد شده بـود (صـدوق ، کمـال الـدين ، ١/ ٧٤-٧٥)، کوشيد تا با نشـر آراي کلامـي اماميـه و تأکيـد بـر آنهـا- بـا تکـرار روايـات گوناگون - به تثبيت عقايد شيعيان امامي نيشابور بپردازد.