چکیده:
در تناقض افزون بر اختلاف، وحدت های هشت گانه ای نیز لازم است و مشهور چنین است که ملاصدرا به وحدت های هشت گانه، یعنی وحدت موضوع، محمول، مکان، زمان، شرط، اضافه، جزء و کل، وحدتی افزوده است به نام «وحدت حمل». در فلسفه اسلامی متاخر، واژه «وحدت حمل» اصطلاحی شده است برای اشاره به اینکه دو قضیه، تنها زمانی نقیض یکدیگرند که در کنار حفظ بقیه شرایط، به جهت حمل نیز یا هر دو حمل اولی ذاتی باشند و یا حمل شایع صناعی. در نوشتار پیش رو، برآنیم تا نشان دهیم که این اصطلاح چنان که اکنون رایج شده است: اولا، در تاریخ فلسفه اسلامی همواره برای اشاره به حمل اولی ذاتی و شایع صناعی به کار نمی رفته و استعمال گسترده تری داشته است؛ ثانیا، افزودن آن به شروط حمل، حتی در همان معنای رایج، از نوآوری های ملاصدرا نیست. در این راستا، شواهدی تاریخی برای پنج معنای متفاوت از این اصطلاح ارائه خواهد شد که سه معنای آن غیر از برداشت رایج از این اصطلاح است. همچنین روشن خواهد شد که معنای رایج این اصطلاح، یعنی به کارگیری آن درباره حمل اولی و شایع نیز پیرو معانی مختلفی که تاکنون از حمل اولی و شایع ارائه شده است، معانی متعددی به خود خواهد گرفت.
For two propositions to be contradictory, in addition to differences, the eight - fold unities are also needed. It is commonly believed that Mulla Sadra has added the unity of prediction to the unities of subject, predicate, space, time, condition, relation, particularity and generality. In the late Islamic philosophy, the word “unity of predication” is used as an expression to indicate the fact that two propositions are contradictory only when besides having all the other necessary conditions, they are both either primary essential predication or common technical prediction. In the following paper, we will be showing first that this expression is not, as it is known today, used to indicate the distinction of primary essential and common technical predication in the history of Islamic philosophy, and has a wider use. Secondly, it shows that its addition to the conditions of prediction, even in its common sense, is not Mulla Sadra’s innovation. Meanwhile, historical evidence for five different meanings of this expression will be presented, three of which are different from its common usage. Also it will be made clear that the common meaning of this expression, i.e. its usage to refer to the primary essential predication and common technical prediction, will take several new meanings in the wake of different interpretation given of them so far.
خلاصه ماشینی:
در نوشتار پيشرو، برآنيم تا نشان دهيم که اين اصطلاح چنانکه اکنون رايج شده است: اولاً، در تاريخ فلسفه اسلامي همواره براي اشاره به حمل اولي ذاتي و شايع صناعي بهکار نميرفته و استعمال گستردهتري داشته است؛ ثانياً، افزودن آن به شروط حمل، حتي در همان معناي رايج، از نوآوريهاي ملاصدرا نيست.
17 اما آنچه در اين نوشتار مهم است، وحدتي است که با نام «وحدت حمل» به وحدتهاي هشتگانه افزوده شده است و به اين نکته اشاره دارد که دو قضيه، تنها زماني با يکديگر نقيض خواهند بود که افزونبر داشتن شرايط اختلافي و اتفاقي رايج، بايد از جهت حمل اولي ذاتي و حمل شايع صناعي نيز يکي باشند.
ملاصدرا - شاگرد ميرداماد - که در مواضع پُرشماري از تفکيک حمل اولي و شايع نام برده و در مباحث بسياري آن را بهکار گرفته است، از وحدت حمل نيز در آثار خود سخن گفته است که اگر بخواهيم خود را تنها به بخشهايي که بهروشني در آنها بحث وحدتهاي مشروط در تناقض به ميان آمده است، محدود سازيم، به عبارتهاي زير ميرسيم: فکثيراً ما يصدق و يکذب محمول واحد علي موضوع واحد، بل مفهوم واحد علي نفسه بحسب اختلاف هذين الحملين، کالجزئي و اللامفهوم و اللاممکن بالإمکان العام و اللاموجود بالوجود المطلق و عدم العدم و الحرف و شريک الباري و النقيضين.