چکیده:
ناسیونالیسم به عنوان پدیدهای مدرن وارد جهان اسلام شد. گرایش به ملیگرایی که خود یکی از عوامل تضعیف امپراتوری عثمانی بود، پس از پاره پاره شدن گسترۀ امپراتوری، بهویژه در شکل ملیگرایی عربی تشدید شد. عربها برای پررنگ کردن این موضوع به عنصر تاریخ و زبان عربی توجه کردند. آنان با مدّ نظر قرار دادن تاریخ صدر اسلام که میتوان آن را مهمترین مقطع تاریخ اسلام در نظر گرفت، زمینه را برای گرایش حداکثری عربها به پانعربیسم یا ناسیونالیسم عربی فراهم ساختند. ناسیونالیسم اسلامگرا نیز وجه دیگری از ناسیونالیسم عربی بود که البته آن نیز در تقابل با استعمار ایجاد شده بود. مفهومی مدرن از غرب وارد جهان اسلام شده بود که بایست با بافت جدید سازگاری مییافت. از این رو، اندیشمندان مصری تلاش کردند با بررسی میراث اسلام و تاریخ صدر اسلام، بستری را برای اندیشهورزی دربارۀ ناسیونالیسم فراهم سازند. نگارندۀ این پژوهش در پی آن است که با بررسی تاریخی، نوع مواجهه جریان ملیگرای مصر را با تاریخ صدر اسلام نشان دهد.
In the 20th Century, Nationalism entered the Muslim world as a modern phenomenon. The tendency towards nationalism, which was one of the factors weakening the Ottoman Empire, intensified after the fragmentation of the empire, especially in the form of Arab nationalism. The Arabs also turned to the element of history and Arabic language to highlight this issue. Given the early history of Islam, which can be considered the most important point in the history of Islam, they provided the basis for a greater Arab tendency towards pan-Arabism or Arab nationalism. Islamic nationalism was another aspect of Arab nationalism that was created in opposition to colonialism. The modern concept which had been entered the Islamic world from the West, had to be adapted to the new context. Hence, the Egyptian thinkers tried to provide a basis for thinking about nationalism by examining the heritage of Islam and the early history of Islam.. By historical study, this study seeks to show the attitude of Egyptian significant thinkers toward the early history of Islam.
خلاصه ماشینی:
همچنین در این پـژوهش تلاش شده است ابتدا شرایط مؤثر در شکل گیری ناسیونالیسم و قوم گرایی عربی و بـه تبـع آن بروز ناسیونالیسم در مصر توضیح داده شود و سپس این نکته یادآوری شـود کـه ایـن جریـان چگونه از تاریخ و تاریخ صدر اسلام برای تقویت رویکردهای خویش بهره گرفته است .
برای نمونه ، جذب شدن عدۀ زیادی از آنان در حزب وفد مصر قابل اشاره است (لوین ، ١٣٧٨: ١٢٢- ١٢٣؛ بحیری ، ١٩٨٣: ١١٠- ١١٢؛ گـارده ، ١٣٥٢: ٣٥٣؛ احمدی ، ١٣٦٩: ٩٤، ٩٨، ٩٩، ١٢١) گسترش چندانی نیافت ؛ زیرا بیشتر رویکردی سلبی برای مخالفت با حاکمیت عثمانی در پـیش گرفت ؛ درحالی که گرایش به اسلام گرایی و عثمانیت در رویـارویی بـا انگلیـسی هـا بـه عنـوان حربه ای ایدئولوژیک مستمسک آنان بود.
در ابتدای شکل گیری اندیشه ملی گرایی ، عناصـر «عربیـت » و «اسلامیت » به عنوان عناصر مهم دخیل بودند؛ هرچند نگاه های بدیل مبنی بـر اصـالت دادن بـه «تمدن فرعونی » و «مدیترانه ای » نیز وجود داشته و آنها نیز در برخی آثار، خود را بر مردم مصر عرضه کردند و این موضوع خود زمینه ساز چـالش و بحـث میـان اندیـشمندان مـصری در آن دوران بود (همان ، ٥٦-٥٨).
(76 :1987 انور عبدالملک ضمن تأکید بر این دو عامل هویت ساز، اشاره کرده است که زبان عربی کـه در تاریخ صدر اسلام به مصر وارد شد، نه تنها موجب زوال فرهنگ مصری نشد، بلکه زمینه را برای ماندگاری آن فراهم کرد.